چرااااا😭شوهرم توی اولین مرخصی کاری رفتتت پیش مادرش من فقط اون موقع که سر کار بود دو ساعت می دیدمش همش می خوابید و استراحت میکرد ولی حالا دو روزمرخصی بهش دادن رفتت من خسته شدم از تو خونه موندن پوشیدم 😔امروز هوا ابریه ونم نم بارون می باره خیلییی دوست داشتم کنارم باشه با هم برسم لب ساحل قدم بزنیم
هیچ وقت زیر بارون نیومد باهام قدم بزنه خیلی از آرزو هام بود هر موقع هم که بارون اومد به زوررر منو برده بیرون ولی منو می بره خونه دوستش که با زن دوستش برم بیرون قدم بزنم اونم با دوستاش بره 😑😭
چراا من دلم گریه می خواد خیلییی دلم میخواد از لحظه هام استفاده کنم اما چرااا این طوری میکنه دلمو خوش نمیکنه
خانمااا اگه میخواید بگید که کرونا اومده نه همون موقع که کرونا نیومده بود این جوری می کرد تازه اول ازدواجمون بود بخاطر کرونا لعنتی هیج جاهم منتو نستیم بریم 😐اوفف خسته شدم
همه ی آقایون همین جوری هستن دوست ندارن این لحظه های خوب با همسرشون نباشن؟
کاششش منم تجربه میکردم شوهرم رو همه چی گیررر میده با اینکه دوسم داره