سلام من ی کاربری دیگ دارم اما این کاربری رو زدم تا شناخته نشم
من 15سالم که بود بهم تجاوز شد از زندگی بریده بودم دوبار خودکشی کردم که به لطف خانوادم کم کم حالم بهتر شد
کلا هیچ رابطه ای با هیچکس نداشتم نه با کسی حرف کیزدم نه دوستی داشتم
تا اینکه رفتم دانشگاه دقیقا دم در دانشگاه پسریو دیدم که با اولین نگاهش قلبم لرزید مدت ها گذاشت من عاشقش بودم ولی اصلا بروز نمیدادم تا اینکه اومد بهم گفت دوسم داره من در اون لحظه گذشتم اومد جلو چشمم و بهش گفتم نمیخام با کسی دوست بشم و اون معذرت خاست ورفت من هر روز بیشتر عاشقش میشدم
تصمیم گرفتم اینبار من بهش بگم دوسش دارم
پیام دادم سین کرد جواب نداد بیرون دیدمش سلام کردم جواب نداد گفتم لابد با کسیه
خاستم فراموشش کنم نشد
چون هنوزم عاشقونه نگام میکنه اما باهام حرف نمیزنه توهمین مابین بود ک یکی از همکلاسیام خواست پیج رلشو هک کنم چون من تو این موارد خیلی میدونستم
پیجو هک کردم که دوستم شات گرفت و به رلش گفت ک من هکش کردم اونم گفت شکایت میکنم داداش همکلاسیم ک دوماه از من بزرگتره وقتی جریانو بهش گفتم گفت اگه شکایت کرد زیر بار نرو من گردن میگیرم
خلاصه به من گفت دوسم داره همجوره هم بهم ثابت کرد الانم میخاد بیاد خواسگاری
اما من میترسم از گذشتم
میترسم بگم و دیگ نخاد منو
یا نگم و بعد ازدواج که فهمید بخاد طلاقم بده
چیکار کنم بنظرتون؟
اینم بگم من عاشق همون پسریم ک روز اول تو دانشگاه دیدمش اما اون نمیخادم
و فقط چون داداش همکلاسیم خیلی بهم خوبی کرده و مرد زندگیه میخام باهاش ازدواج کنم
و بهم میگه اگه با یکی دیگه ببینمت میکشمت فقط باید مال من بشی