2777
2789
عنوان

دوستان شما هم آنقدر کار دارید تو خونه؟

| مشاهده متن کامل بحث + 539 بازدید | 56 پست

خودم ازشش صبح توخونه کارمیکنم کارهایم زودترتمام میشه ،وقتی آفتاب میزنه هیچ کارپیش نمیره😊

حتی شادترین انسانهادوست دارندازیک روزی در تنهایی و سکوت زندگی کنند به این میگویندارامش
مجردی؟

نه عزیزم

چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من ناهارم امادست الان 

از دیشب آبگوشت گذاشتم ۱۱صبح خاموشش کردم زیرشو

صبحانه خوردیم اتاقا مرتبه،سینک پر ظرفه،خونه جارو‌میخواد و سرامیکارو باید دستمال بکشم


درخواست دوستی از طرف اقایون ببینم گزارش میزنم درجا😊😊

تا الان ولو بودم خونه ما كار زيادي نداره در نهايت سه يا چهار ساعت در روز كار بكنم خونم برق ميزنه اما من تنبلم نهايت روزي دو ساعت كار ميكنم تو خونه

زهره خانمي ام با عضويت ٩٤بازم تركيدم 

ساعت هفت پاشدم صبحانه همسرم رو آماده کردم فرستادمش کلاس داشت . نشستم سر خلاصه نویسی دخترم تا نه ونیم بچه ها بیدارشدم صبحانه با هم خوردیم ظرفها رو شستم جا پیاز سیب زمینیم رو مرتب مردم آشپزخونه رو جارو کشیدم. رفتم سر وقت ناهار پیاز و فلفل دلمه و سیر و هویج و سیب زمینی ریز کردم با بازو برا ناهار و خوراک جگر بوقلمون برا شام. ب رنج رو گذاشتم پلوپز

کلیسای ظرف شستن جمع کردم



برنامه هفتگی دخترم رو بزرگ براش نوشتم تو اطاق چسبوند


ظرفها رو جمع کردم 


برادرم گفتم بیاد بهش غذا دادم برد. مامانم پیش داییم بیمارستانه دعا کنین براشون انشالله بخیر بگذره

رفتم حموم ریلکس بشم 

اومدم همسرم رسید ناهار رو کشیدم خودم کمی خوردم اومدم رو تخت دراز کشیدم براتون تایپ میکنم


تازه ناهار اونا مونده جمع منم ظرف بشورم رخت تا کنم و.....


کار خونه خرترینه هر چی انجامش بدی بیشتر می شه 

من از صبح یه املت درست کردم صبحانه آماده کردم 

یکم خرید داشتم زنگ زدم از سوپر آوردن 

ظرفای صبحانه هم رو میزه جمع می کنم حالا ساعت ۱۲ صبخانه خوردن رو میز بود کم کم میخوردن 

ناهار هم از بیرون می گم شاید بعد از ظهر یه شیربرنج درست می کنم ببینم چی میشه 

دیروزم شام و نهار از بیرون بود کلا پنج شنبه جمعه آشپزخونه تعطییییل

حلالم کنید و خدانگهدار   
اها پس بچت بزرگه؟اخه گفتی ۳ نفر

آره گلم پسرم ۱۸سالشه

تو خونه ماهرکی کار خودشو انجام میده و فشار کاری رو من نیست

چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...

من از هفت تا دوازده شب هم کار میکنم هم پخت و پز هم بشور بساب بعد فرداش هم همین شکلی چون دوقلو دارم😞😩😭

خدمتتون عرض کنم که من هی میزدم مامان ابوالفضل قبول نمیکرد زدم مامان ابوالفظل  غلط املایی درنیارین تامام😐
2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز