ساعت هفت پاشدم صبحانه همسرم رو آماده کردم فرستادمش کلاس داشت . نشستم سر خلاصه نویسی دخترم تا نه ونیم ...
چرا آنقدر کار دارم؟. آنقدر دوست دارم روز تعطیل بخوابم کسی کارام رو انجام بده. خخخخخ. مهمونی هم که نمیشه رفت . البته خونه مادر شوهر پدر شوهرم میرم خوبه زیاد کار نمیکنم ولی از طرفی هم دلم نمیخواهد هر هفته برم اونجا
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
عزیزم منم مثل تو بود صبح که بیدار میشدم کلی کار داشتم و درس بچه ها شوهرم دلش میسوخت نصف کار رو برام میکرد ولی باز اون نصفه کلی زمان میبرد همیشه خونه مرتب نبود وقتی نگاش میکردم میگفت با اینکه دو نفری هر روز کار میکنیم تو خونه ولی انگار بمب میترکه بچه ها همه چیز رو به هم میریختن ولی یه مدتی هستش قانون گذاشتیم هر چی میفته زمین همون لحظه باید بدون بهانه برداشته بشه و بزاره سر جاش و کسی حق ندار جز رو میز نهار خوری جای دیگه غذا بخوره و هر کسی هر چیزی بیار یا بریزه باید سری همون لحظه جمع کنه باور کن کار مون شده فقط شستن ظرف ها اصلا با مقایسه با قبلا الان کاری برا انجام نداریم خونه همیشه مرتب و تمیزه و جفتمون خسته نیستیم مثلا صبح بیدار میشم هیچ کاری ندارم جز درست کردن صبحانه ولی قبلا کلی ظرف و ریخت پاشای شب قبل رو باید جمع کنم قانون بزار تو خونه و خودت بهش پایبند باش و سفت سخت قانون رو اجرار کن همه آدما تمبلی تو وجودشون رو بدی باید کل کاری همه اعضا خانواده رو خودت تنهایی انجام بدی
منم صبح هشت بیدارم رفتم فشار خون همسایمون رو گرفتم پیره نمیتونه خودش بگیره بعد صبونه خوردیم با دخترم بعد هم جارو کشیدم بعدم پتوهام رو ریخته بودم تو حموم شستم الانم سرویسام رو شستم اومدم بیرون ی چای دم کردم الانم نشستم با دخترم کار کنم امسال پیش باید میرفت نفرستادمش خودم باهاش کار میکنم الانم داره غر میزنه ک خراب نوشته من از همه خسته ترم