متاسفانه با اینکه سنم کمه ولی اتفاقای زیادی برام افتاده من الان نزدیک ب چهار ساله شبا نمی خوابم وقتی تنها شدم و همه خوابیدن شروع ب فکر کردن درباره مسئله هایی میکنم ک بعدا آزار دهنده میشن برام، اصولا ب نتایجی میرسم ک از نظر خودم درست هستن ولی گاها خیلی سنگین و گاهی هم عذاب آور هستن خب
مثلا یکی از نتایج این افکار باعث شد ک من الان تنهای تنها باشم برایه همین میخوام با شما حرف بزنم😅
آقا از این ک به چیا فک کردم بگذریم چون واقعا نمیشه همشو نوشت بریم سر اصل مطلب من خیلی سنم کمتر از اونه ک بخوام کارهایی ک میخوام رو انجام بدم و این داره اذیتم میکنه یعنی یکسری هدف دارم ولی الان مجبور وقتم رو الکی صرفه کارهایی کنم ک دوس ندارم و قرار نیست کمکم کنه از اونجایی ک خیلی زحمت کشیدم تا مسیرمو انتخاب کنم و یه چیزایی بفهمم الان خیلی حساس شدم و داره اذیتم میکنه ک هیچ کاری نمی تونم براشون بکنم
شما به عنوان بزرگتر راهنمایی کنید چ کار کنم وقتی خودمو مشغول هدفام نمی کنم باز میرم تو کاره فکر کردن و اذیتم میکنه ولی وقتی برا هدف هام زحمت میکشم و بیفایدس بیشتر اذیت میشم
