شعر خودمو😍😍😍
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
غرق ابهام شدند ثانیه ها
و سکوت شب شده قصه ی رویایی ما
عشق خود را میسپارم به نسیم
که شود راهی ان خانه ی عاشقانه ای
که درون دل توست...
به سرامده فراق
و منم مست شده ز عطر گیسوان تو
میزنم بوسه به جان و تن تو...!
ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آنچه میپنداشتیم
تا درخت دوستی کی بر دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
گفتگو آیین درویشی نبود
ورنه با تو ماجراها داشتیم
دلگیرم و دلتنگم و دلسرد و دل آشوب
تو عشق منی جان منی دلبر محبوب
از حال دل و سوز دلم قصه بسازید
محکوم به عشقم منم عاشق محجوب
قدات خواهر🥰🥰🥰
لطف داری
راستش اینجاامیدوار شدم
دوس دارم برم کلاس
ادامه بدم😘
تقدیم ب گل روی خودت
چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
نگاهم میکنی اما من هر دم میشوم مفتون
دلم را بر سر راهت نشاندی و کجا رفتی؟
نماندی ذلتم بینی تو از راه جفا رفتی.....
در دلم دردی نهان است خدا میداند
قلب من از عشق لبریز
و تنم در بند است
روحم انگار کمی پرواز را میخواهد
عشق را میخواهد
نفسی همنفسی میخواهد...
امشب انگار هوای دل من آرام است
عطر گیسوی تو امشب مستی این جان است
در دلم رازیست امشب
که خدا میداند
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
