همسرم خیلی ارومه و میدونم بدترین شرایط ممکن رو هم میتونه حل کنه بخدا ما ی مشکلاتی داشتیم که همه دلشون برامون میسوخت با ترحم نگاهمون میکردن اما کاملا شرایط رو حل کرد
ما خیلی مشکل مالی داشتیم خیییلییی بخدا حلقه نامزدیمو نقره گرفتم و چنتا تیکه طلا همشو فروختم گذاشتم تو بورس دوباره کلی برام طلا گرفت تو شهر غریب با 700دتومن حقوق ....فکر کن
دوسال بهدش خونه گرفت و ناشین و دوباره کلی طلا .چن شب پیش خیلی تو فکر بود اصلا هم بروز نمیده چرا ناراحته براش میوه اوردم یکم باهاش حرف زدم یهو گفت عزیزم شاید مجبور شم خونخ رو بفروشم فکر میکرد ناراحت میشم واقعا میشدم چون خیلی بدبختی کشیدم واسه خونه خیلی
ولی گفتم فدا سرت بفروش پول مردم رو بده ما پول کرایه خط واحد و نداشتیم تو عرض دوسال انقد پیشترفت کردی بیشتر از اینم میتونیم پیشرفت کنیم