منم نصفه خوندم متاسفانه با شوهر عمه عقد میکنه شوهر عمه میبرتش یجا پیش ی پیرزن از فامیلای خودش
اون یه نوه داشته یه ماجراهایی بینشون پیش میاد پیر زنه عصبی میشه. شوهر عمه هه ام میفهمه تا میاد مادر بزرگش فرار میکنه با یه ماشین سر جاده میره
راننده براش کار پیدا میکنه مراقبت از یه پیرزن