2733
2739
عنوان

عجب ادمای سمی هستین خداییش

| مشاهده متن کامل بحث + 869 بازدید | 69 پست
میشه خلاصشو بگی 

مادربزرگ اسی مادرشو موقع زایمان از دست داده بود بعد پدرش اونو سپرده بود به عمه ش پیش اونا بزرگ شده بود تا اینکه تو سن ۱۲سالگی میخوان شوهرش بدن یکی که از قبل عاشق مادربزرگش بوده میزنه داماد و می کشه اینام میگن تو بدشگونی عمه ام از خونه بیرون میکنه شوهر عمه هه میگه من میبرمت یه جا که راحت باشی ولی خودش عقدش میکنه و میبرتش تو یه روستا پیش یه پیر زنه پیر زنه نوه داشته به اسم علیرضا انگار عاشق علیرضا میشه ولی از اون روستا هم بیرون میاد و میره تهران پیش یکی از اقوام اون براش کار پیدا میکنه تو خونه یه پیرزن که کاراشو کنه اونم میمیره از اونجا میاد بیرون و میره یه جا دیگه کار میکنه و بعدش علیرضا رو اتفاقی میبینه و باهم قرار میزارن بعدشم که دیگه نگفت... 

بی جنبه های جوگیر خو دلتون نمیخواد بخونین غلط میکنین میاین تو تاپیک

برگشت

تمامي دينم به دنياي فاني،شراره ي عشقي که شد زندگانی،به ياد ياري خوشا قطره اشکي،به سوز عشقي خوشا زندگاني،هميشه خدايا محبت دلها،به دلها بماند به سان دل ما،که ليلي و مجنون فسانه شود،حکايت ما جاودانه شود،تو اکنون ز عشقم گريزاني،غمم را ز چشمم نمي خواني،از اين غم چه حالم نمي دانی،پس از تو نمونم براي خدا،تو مرگ دلم را ببين و برو،چو طوفان سختي ز شاخه غم،گل هستي ام را بچين و برو،که هستم من آن تک درختي،که در پاي طوفان نشسته،همه شاخه هاي وجودش،زخشم طبيعت شکسته 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

آره احتمالا برگردونه باید چن نفری بگیم خودشم بیاد

برگشت

تمامي دينم به دنياي فاني،شراره ي عشقي که شد زندگانی،به ياد ياري خوشا قطره اشکي،به سوز عشقي خوشا زندگاني،هميشه خدايا محبت دلها،به دلها بماند به سان دل ما،که ليلي و مجنون فسانه شود،حکايت ما جاودانه شود،تو اکنون ز عشقم گريزاني،غمم را ز چشمم نمي خواني،از اين غم چه حالم نمي دانی،پس از تو نمونم براي خدا،تو مرگ دلم را ببين و برو،چو طوفان سختي ز شاخه غم،گل هستي ام را بچين و برو،که هستم من آن تک درختي،که در پاي طوفان نشسته،همه شاخه هاي وجودش،زخشم طبيعت شکسته 
2728
کجاست؟؟؟؟

https://www.ninisite.com/discussion/topic/5278811/داستان-عشقی-مادربزرگم-فقط-به-من-گفته-بین-نوه-ها

تمامي دينم به دنياي فاني،شراره ي عشقي که شد زندگانی،به ياد ياري خوشا قطره اشکي،به سوز عشقي خوشا زندگاني،هميشه خدايا محبت دلها،به دلها بماند به سان دل ما،که ليلي و مجنون فسانه شود،حکايت ما جاودانه شود،تو اکنون ز عشقم گريزاني،غمم را ز چشمم نمي خواني،از اين غم چه حالم نمي دانی،پس از تو نمونم براي خدا،تو مرگ دلم را ببين و برو،چو طوفان سختي ز شاخه غم،گل هستي ام را بچين و برو،که هستم من آن تک درختي،که در پاي طوفان نشسته،همه شاخه هاي وجودش،زخشم طبيعت شکسته 
2740
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز