وای پس منو چی میگین یه بار اومدم از رو جوب بلند رد بشم اون طرف ترم چندتا پسر بودن آقا یهو افتادم تو جوب کفشم در اومد افتاد جلو پسرا یعنی خودم هم دردم اومده بود همپاره شده رودم از خنده.
همه داستان یه طرف اون لحظه که پابرهنه رفتم جلوشون کفشمو پوشیدم یه طرف کلا بخ فنا رفتم