بعد تولد دخترم جامو جدا کردم پسرم بینمون میخوابه من بین پسرم و دخترم میخوابم عین خیالش نیست به روی خودشم نمیاره رابطمون شده ماهی دوبار من برام مهم نیست رابطه ولی ناراحتم که اونم براش مهم نیست اعتیاد به تریاک داره و من ۲۱سالمه اون ۳۸سالشه اختلاف سنی زیاد داریم انتخاب بابام بود من ۱۷سالم بود عروسی کردم شدم عین کلفت بی جیره مواجب شاید در طول روز دوساعت باهم صحبت نکنیم یا همو نبینیم از صبح میره بیرون شب ساعت ۸میاد خیلی معمولی هستیم فقط شام و ناهار آماده میکنم بچه داری میکنم ظرف ولباس میشورم و به مادر پیرش میرسم البته با مادزش مشکلی ندارم خسته شدم از زندگی خیلی خسته
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم ایودی اصلا روش مطمعنی نیس اگه واقعابچه نمیخای کاندوم و قرص ال دی بهترین راهه سوراخم شد فوری اورژانسی بخورحتی اگه قرصاتو مرتب بخوری یه سرچ کن ببین چندنفر باایودی باردارشدن
به کوچکی گناه نگاه نکن ؛بنگر چه کسی را نافرمانی میکنی...حسبی الله ونعم الوکیل...
منم چن ساله جدام خیلی دوست دارم بیاد اما انگار دیگه عادت کرده هیی
عشقا👈لایک نکنید 👉👈حسبی الله🤲🤞دلم یه زندگیو میخواد که مادرم توش از ته دل بخنده ❤ برا حاجت رواییم و رسیدن به خواسته م یه صلوات مهمونم کنید 😍نی نی سایتو دوست دارم 🤗
منم تقریبا ازدواج اولم اجباری شد... اما بچه نداشتم... از اولین شب عروسیم تا تقریبا یکسال با شوهرم کنار هم نمیخوابیدیم حتی باهاش حرف نمیزدم در حد سلام و خدافظ... دیگه خسته شدم... طلاق گرفتم ازش...ولی ازدواج دومم اینجوری نبود شوهرمو خیلی دوست دارم و زندگی خیلی خوبی داریم تنها چیزی که اذیتم میکنه یکم دست شوهرم خالیه ولی بهم قول داده بیشتر تلاش کنه