بعد تولد دخترم جامو جدا کردم پسرم بینمون میخوابه من بین پسرم و دخترم می‌خوابم عین خیالش نیست به روی خودشم نمیاره رابطمون شده ماهی دوبار من برام مهم نیست رابطه ولی ناراحتم که اونم براش مهم نیست اعتیاد به تریاک داره و من ۲۱سالمه اون ۳۸سالشه اختلاف سنی زیاد داریم انتخاب بابام بود من ۱۷سالم بود عروسی کردم شدم عین کلفت بی جیره مواجب شاید در طول روز دوساعت باهم صحبت نکنیم یا همو نبینیم از صبح میره بیرون شب ساعت ۸میاد خیلی معمولی هستیم فقط شام و ناهار آماده میکنم بچه داری میکنم ظرف ولباس میشورم و به مادر پیرش میرسم البته با مادزش مشکلی ندارم خسته شدم از زندگی خیلی خسته
فقط شب ها میتونم مال خودم باشم روزا همش گرفتار بچه هستم یکیش ۳ماه اون یکی دوسال و ۴ماهشه
چرا بچه دار شدی؟...
من چندین ساله جداااایه
فقط میتونم بگم خدا به دلت صبر بده خواهرم
منم ۲ شبه دعوا کردم جامو جدا کردم
بهت گفتم امپول جلوگیری بزن زدی؟؟؟؟
😵😵😵
موندم پدرت چرا اینکارو باهات کرد
سنت کمه رفتی زیر مسیولیت زیاد بدتر از من افسرده شدی عزیزم
😔😔😔واقعن ناراحت کنندست اینجا فقط میتونی دردو دل کنی عزیزم،کسی نمیتونه اونطور ک فک میکنی کمکت کنه بلکه مشاوره ای چیزی
خیانت وافتادن ازچشم مث خواهربرادریم
دیگه سعی کن یه کاری پیدا کنی ، مستقل بشی، ورزش و باشگاه و شنا بری برای روحیت خوبه ، به بچه هات و ایندشون فک کن.
خیلی سنت کمه اخه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
