من هپش پیله ش میشدم میگفتم بیا باهم حرف بزنیم ولی اون همش حواسش به کامپیوتر و موبایل بود اخه اکن خیلی به من بی توجهی میکنه .گقتم یه جمعه که خونه ای با هپ باشیم بیتوجهی اون باعث میشد من بیشتر عصبانی و طلبکار تر باشم اخر شب دیگه سرم داد زو و فحش داد و بهم حمله کرد و زدم نمیدونم چرا ناراحت نشدم فقط رفتم تو تنهاییم گریه کردم.اصلا. ادمی. هم نیستبه خاطر کارش عذرخکاهی کنه چون همیشه یه دلیل برای کاراش پیدا میکنه و با غرور رفتار مبکنه.
با خودم گفتم شاید من لایق این کتک زدن بودم شاید خیلی پیله کرده بودم نمیدونم ولی هر بار که کتکم میزنه یه جور رفتار میکنه که حس میکنم من اشتباه کردم .چون وقتی عصبانی میشم دیگه حرفیه که از دهنم میاد بیرون یه جوری نیست مظلوم بشینم یه کنار.
ولی فک میکردم صبح عذر خواهی کنه اما دیدم نه تازه طلبکارم هست.
اخه اینجوریم پیش بره زندکیم از گندترم میشه