عزیزم تند تر تایپ کن دنبال میکنم
بچها بحث تاپیکو منحرف نکنید
بگو اسی❤️
لایک پلیز
بعد چون ماشین بابام هم اونجا بود فهمیدیم که بابا داخله بعد رفتیم خونه پسر عموم و با اونا اومدیم که در رو باز کنیم اون زن عوضی چون با من لج بود اول منو از داخل پنچره ای که جا کولر هستش فرستاد داخل وقتی رفتم باورتون نیمیشه که جسد بابام رو دیدم داغون شدم
البته صوتش رو ندیدم یه پارچه داده بودن روش ایقدر جیغ زدم که داشتم دیووونه میشدم و سریع پسر عموم دست منو گرفت اورد بیرون من فقط جیغ میزدم و میلرزیدم
ببخش لسی واقعا چه ذهن خلاقی داشت گلبهار چه قدر داستان سرایی کرد شایدم راست گفته عکسا مال اون نبود فقط بخدا من حس میکنم درست بوده همش ینی چی آخه
بعد که زنجیر رو پاره کردن و رفتن تو جسد و دیدن و زنگ زدن به پلیس و بعد عممم اینا اومدن خیلی روز بدی بخدا از دیشب که تصمیم گرفت با شما بیام درد دل کنم همش گریه کردم
پس تازه این اتفاق افتاده
بعد مامانم وقتی فهمید اومد و گفت دیگه تنهاتون نمیزارم و شما رو با خودم میبرم و بعد اون خانوم فقط داخل مراسم بفکر این بود که حق خودش و دخترشو بگیره و هنوز بعد از گذشت چند سال قاتل بابام پیدا نشدبابام که خودش خیلیاز قاتل ها رو پیدا کرده بود کسی نتونست دنبال قاتل خودش بگرده
بقیه ام داره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
