2733
2739
عنوان

وای من غش کردمممم😂😂😂😂😂😂😂😂

| مشاهده متن کامل بحث + 903 بازدید | 88 پست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
یکی تایپیک زده بود مامان بابام زنده به گورم کردن الان از زیر خاک دارم پیامتون میدم چیکار کنم😂😂😂

وااااای خدااااااا      

مـــــــرد که تو باشی...زن بودن چه خوب است...از میان تمام مذکــــــــرهای دنیا فقط کافی ست پای تو در میان باشد...نمیدانی برای تو خانـــــــــووووووووووم بودن چه کیفی دارد.خدای مهربونم همیشه ازت پسری میخواستم عین شوهرم،شبیه مرد زندگیم...ممنونم به خاطر این هدیه شیرینت...مرسی که پسرک نازم شبیه باباشه...
2740
موضوع چی بود نتونستم بخونم

دختره میگه خانوادم زنده به گورم کردن الان از زیر خاک با شما در ارتباطم  

تو را دارم و داراے جہانم🖤تموم آرزوم اینہ برم حرم دلم واشہ بگم دستت درست آقا دیگہ دستم تو دستاشہ  تعریف من از عشق ہمان بود کہ گفتم؛ در بند کسے باش کہ در بند حسین است🤞🏻یه صلوات مهمونم می‌کنی مهربون؟؟  اللهم عجل لولیک الفرج 🕊️
عالی بود ینی کامنتا 😂 جات خالی 


  تگم میکردیی

آدمی که تنها قوی شدن رو یاد بگیره مثل آدمیه که بتونه تنها توی جنگل زندگی کنه و این آدم حالا دیگه شکست ناپذیر میشه....البته که تعریف شکست ناپذیر کسی نیست که شکست نمیخوره، بلکه کسیه که بلند شدن دوباره  بعد از شکست ها رو یاد گرفته....و حالا میشه گفت کسی که از اعماق چاه مشکلات به تنهایی خارج‌ میشه،  قدرت روبرو شدن با انواع طوفان های زندگی رو داره...پس اگه در اون موقعیتی نترس و ادامه بده....چون چیزی که آخرش برات میمونه ، یه آدم مستقل و قوی که به خودش تکیه و افتخار میکنه🥰 لطفا درخواست دوستی ندین قبول نمیکنم، بغیر از دوستای خودم که میشناسمشون💛

تگش کنید ماهم یکم بخندیم

مالـفیسـنت :                                     Maleficent یا مـالفیسِـنت ؛ ملکه قلمرو جادویی مـوزر || یک پری جوان با دو بال بزرگ وزیـبا💫            "اِستِفان ، جوانک روستایی جاه طلبی که درجنگلی در دور دست ها، مالفیسنت را می یابد و به او کمک می کند ... و این ، آغاز یک رابطه احساسی میان یک پری و انســـان می شود؛  غافل از آنکه، استفان ،در اندیشه رسیدن به تاج وتخت پادشاهی بود. که شرط آن ،بال های زیبای مالفیسنت بود (زیرا شاه مالفیسنت را بسیار قدرتمند میدانست و به دنبال نابودی او بود ...)                        شب هنگام ، مالفیسنت ، استفان را دید ؛ با خوشحالی به سمتش پرید ، بال هــایش را بست و سرش را بر شانه ی او گذاشـت و لبخند زنان به خواب رفــت.                     سحرگاه چشمانش را باز کرد ، استفان را ندید ؛ خواست دنبالش بگردد ، امـا زمین خورد ؛ بالــــهایش نبود ... استفان بالهایش را بریده بود ... وآن روز تبدیل شد به پری شرور ... او شرور نبود ... انسانها او را مالیفسنت کردند.. " اگه دوست داشتید حرفی بهم بگید، اینجا بنویسید 👇   https://abzarek.ir/service-p/msg/839149
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز