سلام خواهریای نی نی سایتی ، موضوع مهمی ذهن من رو مشغول کرده ،خواهر کوچیکم ۲۳سالش هست و تازه لیسانس گرفته ،یه خواستگار داره که دوسال از خودش بزرگتره و دانشجوی کارشناسی ارشده ، تک فرزند هست و پدرش طلا فروش و وضع مالی خوبی داره ، ولی متاسفانه خود پسر بیکار هست ، در عین حال بسیار مودب ،پاک ، درس خوان و سر به زیر هست ، توی تحقیقات همه از پسره و خانوادش تعریف کردن ولی متوجه شدیم که تا حالا پسر هیچ سابقه کاری نداره و حتی در مغازه پدرش هم کار نمیکنه، از مادرش علت رو جویا شدیم و گفتیم چرا در مغازه نمیرن ،گفت که پسرم انقدر پاکه که نمیتونه در مغازه طلا فروشی کار کنه و توی سینه خانم ها نگاه کنه، خلاصه در ادامه تحقیقات یکی از دوستای پسره گفت که این خیلی بچه خوبی هست ولی اشکالش اینه که خیلی ساده هست و به شدت متکی و وابسته به خانواده ، دو جلسه هم با خواهرم بیرون رفتن ، پسره به خواهرم گفته که من بدون اجازه پدر مادرم اب نمیخورم و حتی انتخاب گرایش و رشته تحصیلیم بر خلاف علاقه و میلم با انتخاب پدرم بوده ،خلاصه پسره تا دلتون بخواد ساده و بی دست و پا ،با وجود اینکه ۲۵ ساله هست ،ممنون میشم نظرتون رو بگین ؟ که چی کار کنیم انقدر سادست مادرم میترسه نتونه کار کنه و فعلا هم که نون خور باباییش هست ؟شما باشین جوابتون مثبته ؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
راست میگین ولی پسره خیلی مومنه جای مهر نماز تو صورتشه
عزیزم هیچ فردی تو این دنیا شبیه یکی دیگه نیست و شخصیتها فرق داره ممکنه ایشون ی پسر خیلی خوب باشه که خواهرتونو خیلی دوسش داره و خوشبخت میشن و ممکنه که هزارتا اتفاق دیگم بیوفته، به هر حال اینا احتمال اما ی چیزی که هست بحث تجربس مثلا به اینکه جای مهر رو پیشونیش نگاه نکین چون مثلا ی بنده خدایی چند سال پیش اومد خونمون و جای مهر رو پیشونیش بود و خیلی مثلا با ایمان بود اما کلاه بردار بود و خیلی راحت با ظاهر سازی کلاه سرمون کرد، اما میگم نمیشه بگی چون اون اینشکلی بوده پس این آقام همینطوره، به هر حال بچه ننه بودن برا ی پسر خیلی بده چون اون هیچ وقت ممکنه یاد نگیره رو پای خودش وایسته و شاید نشه ازش توقع ی مرد کاملو داشت
چند جلسه ااشنایی بزارید بگید پسرتون باید کار کنه نمیتونه به سینه زنا نگاه کنه ایرادی نداره مسافر کشی کنه تا یه مدت اشنایی اکر واقعا از پسش بر امد بدین بره عقد کنن
واقعا عزیزم این به نظر سنجی نیاز داره ؟ازدواج کردن امر واجبی نیست که بابتش بخواد تا عمر داره حرص بخوره طرف صادقانه گفته بدون اجازه پدر و مادرم حرف نمیزنم تو بگو پسره طلاست وقتی صلاح و اختیار خودشو نداره به چه درد میخوره ؟