چرا تو مرگ.تدریجی یک.رویا خواهر مارال اصرار داشت طلاق بگیره ؟خود مارال چرا حرف های اون رو گوش میکرد؟
چون حسود بود مارالم احمق بود
اووو مال چند سال پیشه چ
چی شد یادش افتادی
احمق و احمق تر
اسکول بود
واقعا این فیلم چرا اینقدر مخ آدم را بکار میگرفت 😂
وای یادش بهیز
مارال گیجه نمیتونه تصمیمم بگیره افاق میگفت از بچگی اینطوری بوده
خواهره عبن روانیا بود مارالم اسکل
بس سادس😐😂
شبکه ی ای فیلم نشون میده
چون میخاست بوسیله مارال از ایران خارج بشه و اقامت بگیره
مارالم یه آدم بی اراده و دهن بینه که اختیار زندگی شو دست خواهر بدجنسش داده
ببخشید سوالم بی ربطه گلم،شنیدم آی فیلم پایتخت رو نشون میده درسته؟؟
خواهرش ازدواج ناموفقی داشته و عقده داره و میخواد عقده هاشو سرِ زندگی مارال خالی کنه چون میبینه حامد یه مردِ واقعیه.
مارال هم شخصیت مستقلی نداره و زود تحت تاثیر قرار میگیره برای همین خودش تصمیم گیرنده نیست
چون با خواهره میتونست اون طرف اقامت بگیره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
