بچه ها ما با هزار بدبختى خونه خريديم بعد دوسال ازدواج
هنوز آماده نشده ولى هرجا ميريم ميبينم و ميشنوم كه حرف ما نقل دهن همه شده و دارن آناليز مالى ميكنن كه ما چطور خونه دار شديم.
حتى مادرشوهر و خواهر شوهر بجاى خوشحالى براى پسرشون،با وجود اينكه ميدونن ما با چه سختى خونه دار شديم مدام دارن پشت سر گويى ميكنن كه اين عروس هيچى نشده و از راه نرسيده خونه بزرگ گرفته.
من خيلى استرس چشم خوردن دارم.اسپند دود ميكنم ولى واقعا اين انرژيهاى منفيشون باعث شده دلم چركين بشه