دوستم بیشعوره یا من حساس؟!🤔

از هر طرف نگاه خوشبینانه میکنم آخرش نمیدونم چرا از کار دوستت ناراحت میشدم!!!

من جای دوستت بودم هر جا بودم خودمو میرسوندم خونه

من احساس میکنم دوست اسی زنگ زده 

اسی داره با دوستش حرف میزنه!!!

اوف من به جاریم  روز قبل مهمونی زنگ زدم دعوتشون کردم برای شام  گفت حالا با شوهرم صحبت کنم بهت خبر میدم احتمالا نه ،دوباره شوهرم فردا ظهر زنگ زد به برادرشوهرم که امشب میاین اونم گفت بهت خبر میدم فکر نکنم حالا ،ساعت ۵ بعدالظهر زنگ زدند ما امشب میایم برای شام انقدر بدم اومد ازینکارشون من با چه سرعتی دست تنها ژله و سالاد با کلی زحمت دو مدل برنج و خورشت کباب درست کردم  ،خب زودتر خبر بدید به طرف میری یا نمیری اومد منم اونشب میرفتم خونه مامانم یا بیرون میرفتیم اخی کی ادم خرید کنه برا مهمونی کی به کار غدا و خونه برسه 

بجان بابام این عین دوست منه

ما مجردیم

هفته ای چندبار میومد خونمون همیشه هرچی دوست داشت براش میپختم با کلی پذیرایی

بعد منو یبار دعوت کرد آش رشته داد بهم بدون هیچ پذیرایی دیگه ای،یبارم کیک زبرا درست کرد

وضع مالیشونم از ما بهتره ،اما زرنگ تشریف داشت خیلی 

تو تاپیکامم از لطفش در حقم هست

واااا !!!!!!!!!

چه گوها!!! 

میزدی تو دهنشون میگفتی زبون ندارید مگه؟!

وااایییی دقیقا ...🤕🤕🤕🤕

بخدا بهترین دسر و ژله و زیتون پرورده و 

ترشی ۲ مدل براشون خریدم 

۳مدل غذا یعنی دوروز تمام توآشپزخونه بودم بخدا

دهنم سرویس شد

برای کی ؟ برای چی؟ زنشم بیشعور بود

دارم میسوزم زن و شوهر بیشعور ساعت ۱۲ و نیم اومدن شام خوردن رفتن😫😫😫

مگه خونه من رستوران بود ؟؟؟؟؟

ماهم بار اول بود دیگه شناختمشون

دست خالی هم اومدن😄

یه شکلات شیرینی هم نگرفتن

من برام مهم نیست☹

خودم براشون شیرینی گرفته بودم

ولی خیلی بی فرهنگ بودن بلانسبت

حالم از هرچی دوسته بهم میخورده 

تجربه شد

دیگه کسیو دعوت نمیکنم ازاون به بعد ... 😔 

این دوستا فقط دوست دارن بیای

ن خونتون نه که بری خونشون.کلا اینحور افراد دور من زیادن.از اومدنشون ادم ناراحت نمیشه احمق فرض شدن بدش میاد و ناراحت میشه بلانسبت شما

شما حساسی عزیزم🌹🌹🌹

من دخترم يك ماهش بود دوستم و با خانواده ش دعوت كردم كلي پيش غذا گذاشتم شوهرم گفت با نوزاد نميرسي غذا بزاري از بيرون غذا ميگيريم 

منم سوپ درست كردم و پيش غذاهاي ديگه هم گذاشتم غذاي اصلي رو از بيرون سفارش داديم 

حالًا دو روز پيش تو گروه مون هي ميديدم دوستم ميگفت تو خيلي گ***شاد شدي و اينا خوب شد قرنطينه شد 

منم گفتم قبل قرنطينه من دو بار مهموني گرفتما 

برگشت گفت كباب از بيرون اورديا مگه چيكار كردي 

انقد دلم شكست 

مگه ادم ب خاطر غذا رفت و امد ميكنه خيلي زشته اين رفتارها

زشته آخه🤕🤕🤕

قراربود غروبی بیان

نگو اینا رفتن خرید

۱۲ و نیم شب اومدن جلو در

انقد حالم بدمیشه بهش فکرمیکنم

تازه بهش گفتم چرا دیر کردین

ما منتظرتون بودیم زنش  بهم تیکه انداخت 😔

به نظر من ناراحتی نداره. حساسیت از شماست. قطع رابطه هم نمیخواد. از این ببعد ولی مث خودش باش. به خودت سخت نگیر. دیگه این ادا اصولارو نداره که جواب زنگ ندی عزیزم.

هیچ وقت کاری نکن که اونقدر بهت سختی وارد شه که بخوای سر کسی منت بزاری. 

به نظر من فقط یه سو تفاهم بوده چون شماهم بهش گفته بودین حالا اگر شد سرمیزنیم و قطعی نکرده بودین اونم فکر کرده شاید نمیاید و رفته بیرون ،البته بهتر بود به شما زنگ میزد مطمئن میشد بعد بیرون میرفت،به نظر من اگر همیشه دوست خوبی بوده ایندفعه رو نادیده بگیر

من افطار دعوت کردم  دقیقاسر اذان آمدن کلا دوساعت موندن و رفتن یک بستنی سنتی خریده بودن.حالا من بدم نمیاد ازشون ولی ناراحنتم که خودشون گفتن شما خوبین و ....رفت و آمد کنیم حالا دیگه دعوت نکردن بعضی وقتا همدیگر بیرون دیدنی میگن تشریف بیارید منزل ما😞منم با هیچ دوستی رفت و آمد ندارم .کلا برای مقاصد خودشون طرف لازم دارن.مخصوصا خواهرشوهرام دیگه دعوت نمیکنم.تنها بمونی بهتر از اینکه بیان سوارت بشن

زشت کار اوناست. صبح میگفتی دیر اومدین خوابی‌دیم

فقد طلاق