منو علی همو خیلی دوست داریم خیلیییییییی زیاد علی یه روز برای خواستگاری من اومد ولی خانوادم راضی نشدن چون علی خونه نداره خیلی دوسش دارم گفت هر طور میشه به دستت میارم امروز باز هم به خواستگاریم اومد و به بابام گفت که خونه جور میکنه ولی بازم پدرم راضی نشد دلم خیلی گرفته دوست دارم فقط بشینم گریه کنم از صبح تا الان همش دارم به این فکر میکنم که با علی فرار کنم برم یعنی این کار درستیه که انجام بدم ؟! اخه ما برای هم میمیریم
چ قشنگ گفتی علی انگار منم میشناسمش 😍😬
انشالله اگ صلاحه بهم برسید
چندسالته
اگ قسمت هم باشید بابات قبول میکنه
فرار کردن اصلا خوب نیست
این احساسات تا قبل از وصال عادیه
هیچ وقت قید خانواده ت و به خاطر کسی نزن این و یادت باشه
وای اخه کی تو این دوره.زمونه خونه داره؟ به بابات حرف بزن بگو شاید یک درصد از همون اول خونه داشته باشن یعنی چی مخالفت الکی میکنن
حالا نقدا برا هم نمیرید بشین ببین بزرگترت چی میگه اگه ناحق میگفت یه چیزی تو این اوضاع خونه لازمه
صبر کن
😑 فرار کنی؟ مگه سریاله؟ زندگیه ها واقعیه 😐😂
شغل و در آمد داره؟ چند سالشه و چند سالته؟
علی چجوری میخواد خونه جور کنه علی از قیمتا خبر داره؟ علی بره کاراشو بکنه بعد بیاد خواستگاریت پسرا قبل ازدواج خیلی چاخان میگن علی چاخان میگه
نه عزیز من لابد دلیل و منطقی دارن که شرط میذارن شمام واسه خودت ارزش قائل باش چرا دوس دارید همتون راحت بدست بیاید🤦🏼♀️🤦🏼♀️🤦🏼♀️بشین با پدر و مادرت منطقی صحبت کن دلیلشون چیه
نمیدونم چیکار کنی فقط فرار نکن
وقتی بی پولی کشیدی عشق و عاشقی از یادت میره خانواده ت حتما برای مخالفتشون دلایل قابل قبولی دارن حرفشون رو گوش کن ضرر نمیکنی
نمیدونم چرا با این طرز نوشتنت یاد کلاس اولیا افتادمم...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
