ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
یه جایی خوندم که میگفت : هیچ وقت یک مادر رو سرزنش نکنید، چون خودش خیلی بهتر از شما این کارو بلده... هر روز یک احساس سنگینی و غم داره که مدام تکرار میکنه :کاش بیشتر بودم، کاش بهتر بودم و کاش مهربون تر بودم. همیشه آخرش خوبه،اگه بد بود بدون آخرش نیست وقتی که تو رفتی و لبت نیست،به قرآن لنگ است بساطِ قم و این صنعتِ سوهان از روی لب توست که در حاشیه قم/هی شعبه زده حاج حسین و پسرانش 😍😍😍🤪🤪 چشم هایت عقیق اصل یمن /گونه هاقاچ سیب لبنانی /تو بخندی شکسته خواهد شد /قیمت پسته های کرمانی
دلم خیلی گرفته حس شکست و نابودی عجیبی دارم نمیدونم تا کی باید ب ظاهر خوشحال باشم نمیدانم تا کی باید سنگینی نگاه ترحم امیز دیگران را ببینم نمیدانم پس کی نوبت خندیدن از ته دل برای من میشه ذوق برای بچم نمیدونم خدا چه زمانی را برای گرفتن دست جگر گوشم تعیین کرده یک ساله دبگه دو سال دیگه یا چند سال دیگ شاید هم هیچوقت 😭😭😭😭فقط میدونم بنده خوبی نیستم و بی طاقتم صبرم تموم شده تسلیمم . حس مادری برام شده آرزو 😔.. اگه امضام خوندی خوشحال میشم برام دعا کنی خدا بهم بچه سالم و صالح و خوشگل و باهوش بده ممنون 🌹🌹دکترا گفتن تخمک اهدایی 😭 ینی قرار نیست من بچه ای از خون و گوشت خودم داشته باشم مگ من چند سالمه خیلی سخته خیلیییییی 💔💔😭😭😭😭😭😭 خدایا فقط تو میتونی برام معجزه کن مگه من چندسالمه 😭😭 خدایا بهم بچه بده چیزی ازم نگیر بچه با عمر طولانی و با عزت ❤️ ممنون میشم دعام کنین خیلی محتاجم🌹🌹راجب دکتر زنان و ای وی اف و ای یو ای و عکس رنگی و... درمان هایی ک تاحالا انجام دادم سوالی داشتی بپرس دیگ انقد دکتر رفتم یه چیزایی میدونم 🥲
تدریس خصوصی زیست وریاضی وفیزیک و شیمی پایه و کنکور با مبلغی که رضایت داشته باشید😍خودمم دانشجو ام و رتبه زیر ۵۰۰ منطقه ۲کنکور۹۹ بودم و امیدوارم که بتونم کمک کنم به دوستای عزیزم
دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه میخواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که میخواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفتهای یکبار بروز میکنم🤗😍