دوست پسرم یه جمله ای رو سرزبون گرفته همش میگه. ما رابطمون تقریبآ رسمی شده. اگه خدا بخاد عید عقدمیکنیم. رفته بودم خونه ی مادر اینا یکی از دخترای فامیلشون جمله ی که دوست پسرم میگفتو همش تکرار میکرد اونم با چه عشوه ای.
بیشرف اعصابمو خرد کرد😤😤😤😤😤😤
من پدرشو درمیارم حیف اون لحظه چشمه منو دور دیده بود فک کرده بود رفتم طبقه ی بالا ولی من اخرش قاتل این میشم😤😤😤😤😤😤