چون که یکساعته رو سر شوهرمم نه میاد سرجاش میخوابه نه همونجا که میخوابه پتو میکشه روش به بدبختی بیدارش میکنم میشینه نگام میکنه میگه الان بازمیخوابه.منم همونجوری گذاشتمش اومدم خودم بخوابم حالا سرما بخوره غرشو من باید بشنوم.اعصابم بهم ریخته هزارتا فکر وخیال دیگه م هست