2777
2789

خوب خواهرای گلم دلم خیلی پره اومدم اینجاتابگم حداقل یکم سبک بشم

خوب ازاول بگم که من شوهرم کلایه خواهرداره وخودش تک پسره خواهرش ازدواج کرده‌..نمیدونم چرابااینکه یه عروسم اینقدراذیتم میکنه مادرشوهرم هیچوقت دوس نداره پسرش ازدومادش بالاترباشه همیشه بین شوهرم وخواهرش فرق میندازه هرچی داره خرج اونامیکنه هیچوقتم زیربارنمیره این کاراروکرده بالاخره ماکه خرنیستیم هرکی باشه خوب میفهمه خلاصه اینوبگم برای کس وکارای خودش خانوادش خیلی خوبه ولی واسه من وشوهرم اصلااا پدرشوهرم ازش خیلی بهتره ولی اینقدرغیبت منوپیشش میکنه که اونم وقتی میبینتم نصیحتم میکنه یابه گوشم میزنه منم میفهمم اون بدگوییم کرده واینوبگم اینقدرزبونش خوبه که هیچکییی باورش نمیشه بامن اینطورباشه همه میگن خوشبحالت یه عروسی مادرشوهرت اینقدرخوبه منم به کسی نمیگم چکارمیکنه بالاخره مادرشوهرمه..حالاهمه اینابه کناراین دیگه تقریباچهارساله عروسی کردم هی به من میگه بچه واسه چیه اونوقت خواهرشوهرم دوتااورده دخترن داره دومی بعدازعروسی ماازلج جاریش اوردکه پسربشه نشد بهش میگه بذاریکی دیگه بیاری شایدپسرشد خلاصه منم به حرف اون نبوده نذاشتم حامله بشم خودم حوصله نداشتم هی تاعروسی کردم بچه بیارم الانم قصدش نداشتم دیگه کارخدابودشکرگذارش هستم که بدون دکتری واین چیزابهم یع نی نی داده توشکممه حالاازموقعی که من حامله شدم اولاش نمیدونستم حاملم کارسنگین کردم بچم خواس سقط بشه دیگه دکترگفت استراحت مطلق باش ودارواستفاده کردم تابچه موندتواون چهارماه اول به خدانصفش خونه مامانم اینابودم یباربهم نگفت یروزم بیاپیش من بااصلابیاخونه خودتون کمکت میکنم منم مامانم بچه کوچیک داره بااون حال دوماه اونجابودم...طبقه بالاپدرشوهرمم وقتی برگشتم خونه خودمون اصلاکمکم نکردیعنی اینوبگم که هم اون هم خواهرشوهرم دوس دارن بچم بمیره تاخودشون این وسط خوشی کنن بخصوص ازوقتی فهمیدن نی نیم پسره به قران برامن هیچ فرقی نمیکردجنسیت بچه ولی اووناهرکاری کردن تابچم بیوفته زعفرون وزرشک انداختن توغذاهاهرموقع مامیرفتیم یاگلپریامیدونست من استراحت مطلقم میگفت بیااین کاروبکن این کارونکن الان ۸ماهم تموم میشه فردافشارم بالاست دکترم ۱۰روزپیش گفت بروهمین الان بستری شوبیمارستان منم ازترس کروناواینکه مامانم که نمیتونه بیادپیشم اونم که توخونه نیومدپیشم توبیمارستان میخوادبیاد خلاصه کسیونداشتم نرفتم رعایت میکنم و...امیدم به خداس ۱۰روزه خونه مادرم اینام الان اومدم ۲روزه به جااینکه بیادکمکم مثلاکاری یاچیزی بکنه رفته خونه مادرش ایناچندروزبمونه کلاعادتشه هرموقع مریضم درمیره تو۹ماه حاملگی خواهرشوهرم ۲روزخونه خودشون نموندهی میگفت حالش بده میرفت اونجادرصورتی که به خدااصلاحال بدی نداشت یه مدت مریض بودن رفتم خونشون تایک ماه کاراشون کردم مهمون پرخونشون بودهرشب من پذیرایی میکردم دخترش که هرروزخونشون بودهفته ای یباریک ساعت میومدکه نکنه کاری بکنه اونوقت الان این چیزاجلوچشمش نیستن منم بخاطراین بچه که اگه نباشه من وشوهرم اگه نمیریم حداقلش افسردگی میگیریم انتظاردارم کمکم کنه وگرنه هیچی ازش نمیخوام فقط حرصم ازاین میادکه این همه کارکردم واسش هیچیش جلوچشمش نیست بخدابگن مرده هیج واسم مهم نیست چون مامانم اونروزبهش گفت دکترگفته بستری بشه فوراگفت خوب میشه همین یه کلمه اونم اینقدربیخیال که مادرم خواس سکته کنه گفت دخترمن داره میمیره اینقدرخونسردرفتارمیکنه خلاصله ببخشین سرتون درداوردم گفتم یکم خالی شم شمام اگه روشی دارین بگین من یکم حرصش بدم دلم اینقدرپرنباشه😘😘

خیلییییییییییییییییییییییی طولانیه#  

مجرد و ناکام بمیر ولی نسل فقیر تحویل جامعه نده.                     بار کج به مقصد رسید… دل به دل راه نداشت… اتفاقا پول هم خوشبختی آورد…. این است دنیای ما:)                       goftino.com/c/BVamgS      پیام بده😐                 تاپیک های سال 99 و 1400 رو گردن نمیگیرم :/

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

واییی جدی؟منم با کسی ک تو رابظم مث تو تک پسره یدونه خاهر دارم اونم متاهله ۲تا پسر کوچیک داره...

برعکس باباشم فوت شده همه کارای مامانشو این میکنه از اینده باهاش یکم میترسم باز از یک طرف میگم خوب یدونه پسره دیگ...باز با اینایی ک تو گفتی استرسم گرف

درهمین حددلم پره😔

خلاصه بگو اینقدر زیاده خیلیا نمی خونن 

مجرد و ناکام بمیر ولی نسل فقیر تحویل جامعه نده.                     بار کج به مقصد رسید… دل به دل راه نداشت… اتفاقا پول هم خوشبختی آورد…. این است دنیای ما:)                       goftino.com/c/BVamgS      پیام بده😐                 تاپیک های سال 99 و 1400 رو گردن نمیگیرم :/

والابعیدمیدونم ۱۰تاجاری اندازه یه خواهرشوهراذیتت کنن

نمیدونم چی بگم منم گاهی میگم چجوری کنار بیام باید یدفه جدی حرف بزن یکوقت نگه با مامانم تو یک خونه باشیم ک واقعا نمیتونم

به نظرم فعلا همشون رو ولش کن و مراقب خودت باش فقط استراحت کن تا این ا ماه هم تموم شه. ببین عزیزم فقط به خکدت و نی نی عزیزت فکر کن و اعصابت رو بابت یه عده آدم بی ارزش خرد نکن. هیچ کدوم ارزش غصه خوردن رو نداره. فقط خودت مهمی و تو راهیت. 

از این کاربری دو نفر استفاده می کنند.من و خواهرم. سپیده و هدیه

منم مادرشوهرم همینطوری کرد باهام ب همسرم گفتم اگ مامانت مریض بشه یا هرچی من دستمو جای پام نمیذارم ب خواهرشوهرمام گفتم، تمام

توقعای بی جا نداشته باشن والا

تو هم ساده نباش و یراش هیچ کار هیچ کار نکن، ان شاالله بچتم ب سلامتی بدنیا میاد نزاره بره پیش اون😐

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792