فکر کنم
چون چند سال پیشا رفته بودم ارایشگاه یه خانومی داشت تعریف میکرد هر روز که به خودم میرسم میرم هیچ کس بهم گیر نمیده (از اونا بود که اینکاره بود خوشش می اومد از این ماجراها)
گفت یه روز که موهام چرب و چیلی بود و تیپ داغون داشتم یه اپتیما افتاده بود دنبالم
جالبه فانتزیش بود اون موقع اپیتما بیفته دنبالش از شانسش روزی بود که چرک و چیل بود