منم طبقه بالا مادرشوهرم البته راهمون کلا جداس اون اوایل انتظار داشت من هرجا میرم بهش بگم😐😐😐😐 منم ی بار گقتم من بچه نیستم اختیارم دست شما باشه و هرجا رفتم بهتون خبر بدم خیلی با احترام. دگ چیزی نگفتن😐
من بیشتر از تو اعصابم خورده که اجازه میدی تو مسائل شخصیت دخالت کنه آخه به اون چه اه
دوبار جوابشو بده خودشو جمع میکنه
البته با احترام
وا تو گوش نده درو ققل کن
ب همسرت بگو من همش تو استرسم یه بار مامانت ب هوا میاد تو خونه اصلا ارامش ندارم
چرا باید شما نگران این باشید که شمارو تو بغل شوهرت ببینه؟ اگه چیز بدیه چرا شوهرت نمیپره فرار کنه؟ خودتون به دیگران یاد دادید که نسبت بهتون حق به جانب باشن عزیزم، وقتی در چنین مواقعی میاد بزار ببینه تا بدونه نباید تو خلوت شما اینطور سرزده وارد شه، و شوهرتونم اونوقت خودش گوشزد میکنه به مادرش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
