2737
2739
عنوان

بیاین جاریم چیکار کرده😐

| مشاهده متن کامل بحث + 2144 بازدید | 117 پست

اخه ازاین خرجا واس برادرشوهر چرا میکنی اگه میخوای خرج بکنی واس مامان بابات ازاینکارا بکن حیفه بخدا واس برادرشوهر اخرشم نمیفهمن بخدا تقی ب توقی بخوره شما میشین ادم بده خواهشا دیگه ازاینکارو نکن عصابم بهم ریخت واس بابات مامانت ازاینکارا بکن توکه دوستداری خرج کنی واس پدرمادرت خرج کن دلشونو شاد کن خوشحالم میشن






😖😖😖😖وای اسی

آرزو هاتو بغل کن تا خداهست زندگی هست💓  حواستان باشد !اینجا خیلی زود ، دیر می شود !جایی که همه چیز تاریخ مصرف دارد ؛حتی آدم ها ، حتی رابطه ها ...این روز ها کسی حال و حوصله ای برایِ غرور و قهرهایِ طولانی ندارد !باید مراعات کرد ، باید مراقب بود ، قبل از این که دیر شود !آدم هایِ خوبِ زندگی تان را سنجاق کنید به دایره ی اولویت و حواستان ،و روابط عاطفی و شخصی تان را لحظه ای به حالِ خود رها نکنید !به خاطرِ خودتان می گویم ...زمانه ی خوبی نیست !مبادا چشم باز کنید و ببینید ، همان کسی که تا دیروز برایتان جان می داد ؛غریبه ترین آدمِ دنیایتان شده !آدم هایِ امروز ، راحت عوض می شوند ،راحت تغییر مسیر می دهند ،و خیلی راحت ، فراموش می کنند !به آدم هایی که هنوز خوب مانده اند ؛نه بهانه ای برایِ تغییر بدهید ،نه فرصتی برایِ بد شدن !مراقبِ دلبستگی هایتان باشید ...
تولد شوهرت کی هست که بتونه جبران کنه؟؟؟؟ اگه تولد میخوای بگیری برای شوهرت و جبران کنه بده بهش کادو ر ...

واسه شوهرم گردنبد بزرگ گرفتن پارسال 

به سوعرم گذارش بدم کارشو 😂😂

اگه میشه واسه خوشبختیم یه یه صلوات بفرستید.من نه منم ننم منم چمن منم منم چمن😂😂😂😂


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حالا نمیدونم تولد شوهرشو بگیریم یا ن😐دو روز دیگه هست براش همه چی گرفته بودیم😐😐😐 به شوعرم بگم بن ...

آره بگو اگه نگی این آدم ی روز ی جایی ضربه بهت میزنه ک واسه نگفتن الانت پشیمون میشی چ دلیلی داره تورودعوت نکنه بقیه روکنه رک گلایه کن ک وقتی سرد شدی بفهمه دلیلش چیه 

2731
ممکمه اون هاید نکرده شمارو. مشکل از واتس اپ باشه که استوریش رو نتونستی ببینی

مطمعنی؟ اخع نشنیدم تا الان

اگه میشه واسه خوشبختیم یه یه صلوات بفرستید.من نه منم ننم منم چمن منم منم چمن😂😂😂😂
واسه شوهرم گردنبد بزرگ گرفتن پارسال  به سوعرم گذارش بدم کارشو 😂😂

گردنبند طلا؟

نه چیزی نگو به شوهرت ولی دیگه از این حرکتا براشون نکن به هیچ وجه

۹۹/۹/۹ بهترین اتفاق زندگیم برام می افته❤❤❤

کارشون جالب نبوده بعضی وقتا طرف مقابل کاری می کنه که ادم ناراحت میشه دوبار بخشش و فرصت دادن اشکالی نداره بنظر من( شاید ایشون زود در مورد شما و رفتار اینده تون قضاوت کرده) شما هم لازم نیست به همسرتون بگید چون به ضرر خودتونه تولد رو بگیرید. اگه دوباره جاریتون اینکارو کرد دیگه اصلا برای هیچ کاری پیش قدم نشید.

الان جاریت فکر میکنه عاشق چشم ابرو شوهرشی!!!

ن بخدا 

شوهرش خیلللللی خوبه هر سال واسه شوهرم هدبه گرون میگرفت شوهرم گفت امسال یه چیزی بگیریم خوب 

اگه میشه واسه خوشبختیم یه یه صلوات بفرستید.من نه منم ننم منم چمن منم منم چمن😂😂😂😂
2740
گردنبند طلا؟ نه چیزی نگو به شوهرت ولی دیگه از این حرکتا براشون نکن به هیچ وجه

اگه نگم شوهرم باز میخره 

اگه بگمم با جاریم به شدت بد میشه 

اگه میشه واسه خوشبختیم یه یه صلوات بفرستید.من نه منم ننم منم چمن منم منم چمن😂😂😂😂
کارشون جالب نبوده بعضی وقتا طرف مقابل کاری می کنه که ادم ناراحت میشه دوبار بخشش و فرصت دادن اشکالی ن ...

اخه اگه نگم شوهرم باز میخره ولی اگه بگمم باهاشون بد میشه چیکار کنم😐

اگه میشه واسه خوشبختیم یه یه صلوات بفرستید.من نه منم ننم منم چمن منم منم چمن😂😂😂😂
مطمعنی؟ اخع نشنیدم تا الان

آررره. من چندبار برای خودم و دیگران اتفاق افتاده...

بعد ببخشیدا شما کم خودت گرفتاری و مسئله داری که میخوای حالا اینو پیراهن عثمون کنه و ناراحت باشی....

خوش بین باش

ولی بنظرم‌ برای تولد شوهرش برید و اون کادو رو بدید و بگید از خیلی قبل سفارش دادید که خجالت زدشون کنید



بار دیگه خواستید هدیه بخرید یه جوری بخرید که باب میل خودتون باشه و اگر جایی نبردید خودتون استفادهههههه کنید😬

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز