مامانای شما هم اینقد بی رحمن ؟؟😔😔😔 صفحه 3

مدیر

عضویت: 1399/06/23

تعداد پست: 274

واقعا نمیدونم چرا اینجوریه اخه ! اون از اون دوسالگیم که با اهمیت ندادن به من باعث شد یه بند انگشتم بره لا چرخ گوشت و قط بشه 😔اینم از الان که هجده سالمه و شده مامور عذابم

همیشه تا جایی ک یادمه فقد فش داده و تحقیر کرده و مقایسه و تهمت...بخدا دیگ نمیدونم چکار کنم هر کاری بکنم ایراد میگیره ..امشبم که خونه عموم خونمون دعوت بودن از صبش بگم که با سروصداش بیدار شدم براشون صبونه درس کردم ظرفارو جم کردم شستم ناهار درس کردم سفره رو پهن کردم و.... ظهرش از خستگی خوابم برد وقتیم بیدار شدم کلی کار ریخت سرم حتی خریدای بیرون و نونوایی که باید بابام یا داداشم بگیره هم من انجام دادم وقتی مهمونا اومدن چون پزیرایی یکم اونم برای ایه ک داداشم بهمش ریخت کلی تو اشپز خونه تحقیر کردمنو که کارات به درد عمت میخوره تو رو نخواستم خدا چه بلایی سرم اورد تو رو داد بهم ... 😔😔واقعا نمیدونم چراا با من فقد تو خانواده با من اینجوریه هرکار کنم به چشش نمیاد همه جا بد منو میگه و خودشو مظلوم میکنه 😔

از همه کارا من ایراد میگیره یعنی واقعا ارزو دارم یبار پیشش بشینم بتونم بدون بحث یا دعوابی باهاش حرف بزنم 😔

ههه همه میگن تک دختری خوشبحالت ولی به چه درد من میخوره تک دختری که تو خانواده خودش غریبه باشه واقعا از این وضع خستم امشب حسابی دلم گرفت که با هر قدم که از جلوش رد شدم حرفی بارم کرد و... بعضی وقتا فک میکنم شاید مادر واقعیم نباشه ،اینایی که گفتم فقد فقد بخشی از کاراش بود

تروخدا دعا کنید برام خلاص بشم از این خونه زجر اور و خواهش میکنم خواهش میکنم شما اگه دختر دارین این تارا رو باهاش نکنید 😔😔

1399/07/02

02:45

9 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

پرنسس0دایانا

عضویت: 1399/06/02

تعداد پست: 4932

چقدر حرفاتو درک کردم 😥🤦‍♂️

💔

در باور عشق و شناخت حقیقت آن مرد ممکن است فریب بخورد اما زن... زن حقیقت عشق را زود تشخیص میدهد، با حس نیرومند زنی👠 و اگر دبه درمی آورد از آن است که عشق هم برایش کافی نیست اون بیش از عشق میطلبد: جان تو را⚰️

1399/07/02

02:58

1 نفر لایک کرده اند ...

parastou77

عضویت: 1399/05/10

تعداد پست: 4340

😒😒😒منم وضعیت تو رو داشتم سخت بود ولی گذشت. به منم خیلی بد می‌کرد همیشه میگفت چرا خدا تو رو به من ...

واقعا همچین مادرایی مریضن

کلمه مادر مقدسه هرکسی مادر نیست

البته ببخشید ک اینو میگم 😟

1399/07/02

02:58

4 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

siminjooni

مدیر استارتر

عضویت: 1399/06/23

تعداد پست: 274

من بودم میفتادم روی دنده لج تو خونه ما کسی جرات نداره ب من بگه بالای چشمت ابروعه یکم شجاع باش مگه تو ...

ببین منم دقیقا همین حرفای تو رو میزدم دختری بودم شدیددددد لجباز ولی دیگه واقعا کم اوردم دیگ تحمل یه جنگ اعصاب رو تو خونه ندارم ینی واقعا توانشو ندارم ...

1399/07/02

03:00

1 نفر لایک کرده اند ...

عاشقتونم

عضویت: 1397/02/23

تعداد پست: 2609

بنظرم کاری که انجام میدی و مادرت بازم سرکوفت میزنه

انجام ندی بهــتره

قدرنشناس وبراش کاری نکنی سنگینتری بذار هرچی میخواد بگه

روزها رفتند و من دیگر خود نمی دانم کدامینم آن منِ سرسخت مغرورم یا منِ مغلوبِ دیرینم

1399/07/02

03:00

2 نفر لایک کرده اند ...

جواهرنایاب

عضویت: 1399/05/13

تعداد پست: 3104

ممنون ک جواب دادی..اره واقعا وقتی نزدیک میشه یکارایی میکنه ک ادم اذیت میشه..قبول دارم نمیشه.همشم میگ ...

اگه برات سخته قطع رابطه کنی...

میتونی رابطه ت رو خیلی خیلی کم و کوتاه کنی...

برای خودت قانون و حدو مرز تعیین کن.. و بهش بگو ک مثلا فقط ماهی یه بار میتونی بری...

وقتی میری کوتاه برو و بیا.

سعی کن یه کسی ک مادرت پیشش مراعات میکنه مثل خاله و عمه و... هم تو اون روزا ببری با خودت ...

موقعی بری ک وقت نشون دادن یه فیلمه.. یا اذونه یا یه چیزی ک یه کم از وقت اونجا بودنت درگیرش باشی....

و...

1399/07/02

03:01

3 نفر لایک کرده اند ...

siminjooni

مدیر استارتر

عضویت: 1399/06/23

تعداد پست: 274

من فرزند آخرم عزیزم پدرم فوت کرده و مادرم 70 سالشه و هزار جور مریضی داره و ناتوانه هر لحظه نگرانم ...

اوخ عزیزم متاسفم خدابیامورزه

نه من میدونم همه چیزی دارن که ادیتشون کنه ...

ولی حرفم این بود که شمایی که مادرت هواتو داره خیلی بهتر از منه که خود مادرم مسبب تمام این جهنمه برا من متوجهی؟

1399/07/02

03:02

1 نفر لایک کرده اند ...

parastou77

عضویت: 1399/05/10

تعداد پست: 4340

ببین منم دقیقا همین حرفای تو رو میزدم دختری بودم شدیددددد لجباز ولی دیگه واقعا کم اوردم دیگ تحمل یه ...

دوست منم مامانش همینطور بود جوری ک جلو جمع کتکشم میزد با اینکه عقد بود با شوهرش میرفت بیرون بهش میگف تو هرزه ای الان ک ازدواج کرد مادره جوری خودشو مظلوم نشون میده ک انگار ک بهترین مادر تو دنیاس تازه طلبکارم هس میگه چرا خونمون نمیای

1399/07/02

03:03

2 نفر لایک کرده اند ...