قانون جذب اونی نیست ک بشینیم دست رو دست بزاریم و منتظر باشیم ب هدفمون برسیم
باید تلاش کنیم و در کنارش کلی انرژی مثبت بفرستیم
حافظ سوره قل هو الله احد راهنمايي که بودم يه معلم داشتيم که مي گفت هر انساني صورتش شبيه يه حيوون حالا بنظرتون شما شبيهِ چه حيوني هستيد؟!هر کي براي خودش يه چيزي در مياورد.يه دوست داشتم اسمش سميه بود کپ پنگوئن بود هميشه هم مثل پنگوئن راه مي رفت. اما بلند شد با افتخار گفت: « من سگِ پا کوتاه هستم.» مام چيزي نگفتيم دلش بکشنه. چه اشکال داره؟ سگ نجيبِ خوبِ بذار باشه يادمِ اون موقع بيشتريا آهو بودن.يعني به هر کي که مي رسيد چند بار پلک مي زد مي گفت من شبيهِ آهو هستم. حالا شبيه هر چي بودن اِلا آهو يکيشون که کپ بوزينه بود. يعني با بوزينه مثل گوجه اي مي موندن که از وسط له شده باشن ها اما باز رو يه پا واستاد گفت من آهو هستم خلاصه به ما که رسيد ما راس و حسيني صاف واستاديم گفتيم به ما مي گن شتر نمي دونم چرا کلِ کلاس ترکيد.چه کنم خو؟ اين داييمون از بچگي واس خاطرِ لبامون به ما مي گفت شتر. لب شتري، لب شتري از دهنش نمي افتاد لب شتری ک خوب بود بضی وقتام میگفت مارال شبیه شتره. معلممونم که تا اون موقع هم خودش و حفظ کرده بود پکيد از خنده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/
منم خیلی دوس دارم بدونم. لایکم کنید لطفا. البته حقیقت داره ولی اینکه روحمون و ذهنمون چجوری باید باشن ...
گفدن منم بلایک/
من همیشع ی صندلی واسم کم بود ،کتم واسم تنگ بود ، کفشام برام کوچیک بود،ساعتم خواب میموند و من ازش جلوتر حرکت میکردم .دنیا برا من جای کوچیکیع ،احساس میکنم همع جا بستس و نمیتونم نفس بکشم، انگار همع این لحظع هارو قبلا دیدم، درختا، صدای ابشار،قورباغه ها، اونارو زمانی میبینم ک در حال مردنم/