مهریمو اصلا نذاشتم اجرا ۶۰۰ تا سکه بود
شوهرم فعلا ۲۰۰ تومن بهم داده یه ۲۰۰ تومن دیگه هم گفته میدم ولی همش میگه برگرد دنیاتو گلستون میکنم ولی من نمیخوام برگردم چون خیلی اذیتم کرد درسته دوسش دارم ولی کنارش هیجوقت ارامش نداشتم
خب این اقا رو چیکارش کنم؟اگه بهش بگم‌نه اینم‌نابود میشه بخدا.یه بار بهش گفتم شتید بخوام تا اخر عمرم تنها باشم فقط گریه میکرد میگفت نمیتونم ازت دور باشم میمیرم بخدا عذاب وجدان میگیرم تو بد دوراهی گیر کردم
چقدر سخته که دلت پیش یکی باشه ولی مدام دنبال یه راهی باشی که مهرش از دلت بره
درکت می کنم اسی
کاش شوهرم بیخیال میشد تا بتونم فراموشش کنم.همش میاد جلومو میگیره و گریه میکنه هرروز دوستاش و حتی زنای دوستاش و همکاراش از محل کار و فامیل و دوست و اشنا و خانواده میان پادرمیونی کنن میگن داغون شده از نبودت خیلس دوست داره و از این حرفا... منم خیلی با این حرفاشون بهم میریزم کاش بیخیال میشد
تو فردی رو که برات زندگی بهتری میسازه انتخاب کن، به گریه و زاری و این چیزا هم توجه نکن، برو مشاور حتما، به خودت یک فرصت بده که به آرامش برسی، و بعد عاقلانه یک تصمیم برا زندگیت بگیری، خودتو درگیر رابطه عاطفی جدید نکن تا بکسال از طلاقت بگذره،
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
