امروز مهمون بودیم خوب بود خوش گذشت .ولی خاتواده ما فقط خاتواده ما خیلی متفاوتیم از فامیلای مامانم .همه خاله هام پولدارن و همشون باغ ماشین چنتا همش با هم در حال رفت و امد ازاد راحت باهم دیگه خوبن .خداروشکر من برای همشون خیلی خوشحالم .ولی ما همیشه فرق میکنیم .خونمون خیلی کوجیک با این که پدر مادرمن هر دو شاغل بودن یه ماشین داریم و هیچ.تعدادمونم زیاد و ماشین برامون کافی نیست.اینم بگم خانوادگی ارتباطامون ضعیف و همیشه تنهاییم.از طرفی همیشه پدر من محدودم کرده بدون ازادی .از طرفی زندگیم از دست میدم و همسرم خیلی اذیتم کرده و تقریبا صفر دارم میشم.ناشکری نمیکنم اصلا راضیم به رضای خدا.ولی نمیتونم درک کنم چرا مشکلات فقط برای ماهاست .بعضی وقتا نمیتونم بفهمم ریشه این همه مشکلات و بدبختی چیه و دلیل این همه خوش شانسی اونا چیه. میدونم نمیشه باطن زندگی رو مقایسه کرد ویا خیلی چیزااااا