امروز مهمون بودیم خوب بود خوش گذشت .ولی خاتواده ما فقط خاتواده ما خیلی متفاوتیم از فامیلای مامانم .همه خاله هام پولدارن و همشون باغ ماشین چنتا همش با هم در حال رفت و امد ازاد راحت باهم دیگه خوبن .خداروشکر من برای همشون خیلی خوشحالم .ولی ما همیشه فرق میکنیم .خونمون خیلی کوجیک با این که پدر مادرمن هر دو شاغل بودن یه ماشین داریم و هیچ.تعدادمونم زیاد و ماشین برامون کافی نیست.اینم بگم خانوادگی ارتباطامون ضعیف و همیشه تنهاییم.از طرفی همیشه پدر من محدودم کرده بدون ازادی .از طرفی زندگیم از دست میدم و همسرم خیلی اذیتم کرده و تقریبا صفر دارم میشم.ناشکری نمیکنم اصلا راضیم به رضای خدا.ولی نمیتونم درک کنم چرا مشکلات فقط برای ماهاست .بعضی وقتا نمیتونم بفهمم ریشه این همه مشکلات و بدبختی چیه و دلیل این همه خوش شانسی اونا چیه. میدونم نمیشه باطن زندگی رو مقایسه کرد ویا خیلی چیزااااا
هیچ زندگی بی مشکل نیست فقط شکر کن که نعمتی مثل سلامتی داری که سلامتی پادشاهیه
من یک زنم به زن بودنم افتخار میکنم چون به مادرم افتخارمیکردم و خواهم کرد شاید مادرم سواد نداشت ولی برای من دانشمندی بود که قلق رموز زندگی را میدانست شاید مدرک علوم ریاضی نداشت اصلا تا به حال دست به قلم نشده بود ولی عجیب در مخارج خانه تبحر داشت اصلا چه میدانست واکنش شیمیایی چیست ولی دمای پخت و زمان پخت رو به خوبی میدانست علوم عرفان راهم نگویم که هنوز تسبیحش در صندوقچه خاطراتم بوی دستانش را میدهد خیلی دوست داشت باسواد شود ولی نشد امااز نظر من علوم را به خوبی فراگرفته بود آری زن ها همین هستندگرچه الان در کنارم نیست و هرروز دلتنگش هستم ولی قول دادم من باسواد شوم ازآن سوادهایی که مادرم دوست داشت
خداروشکر کهسالمن من فقط میگم هیچی سلامتی و تن سالم نمیشه دعا کن هیچوقت محتاج کسی نشی آدم محتاج خیلی زجر میکشه
من یک زنم به زن بودنم افتخار میکنم چون به مادرم افتخارمیکردم و خواهم کرد شاید مادرم سواد نداشت ولی برای من دانشمندی بود که قلق رموز زندگی را میدانست شاید مدرک علوم ریاضی نداشت اصلا تا به حال دست به قلم نشده بود ولی عجیب در مخارج خانه تبحر داشت اصلا چه میدانست واکنش شیمیایی چیست ولی دمای پخت و زمان پخت رو به خوبی میدانست علوم عرفان راهم نگویم که هنوز تسبیحش در صندوقچه خاطراتم بوی دستانش را میدهد خیلی دوست داشت باسواد شود ولی نشد امااز نظر من علوم را به خوبی فراگرفته بود آری زن ها همین هستندگرچه الان در کنارم نیست و هرروز دلتنگش هستم ولی قول دادم من باسواد شوم ازآن سوادهایی که مادرم دوست داشت