2733
2739
عنوان

اونی که میخواست خودکشی

416 بازدید | 28 پست


 

روزی عزرائیل نزد موسی علیه‌السلام آمد، موسی علیه‌السلام پرسید: «برای زیارتم آمده‌ای یا برای قبض روحم؟»

عزرائیل: برای قبض روحت آمده‌ام.

موسی: ساعتی به من مهلت بده تا با فرزندانم وداع کنم.

عزرائیل: مهلتی در کار نیست.

موسی علیه‌السلام به سجده افتاد و از خدا خواست تا به عزرائیل بفرماید که مهلت دهد تا با فرزندانش وداع کند.

خداوند به عزرائیل فرمود: «به موسی علیه‌السلام مهلت بده!» عزرائیل مهلت داد. موسی علیه‌السلام نزد مادرش آمد و گفت: «سفری در پیش دارم!»

مادر گفت: «چه سفری؟»

موسی علیه‌السلام فرمود: «سفر آخرت.» مادر گریه کرد.

موسی علیه‌السلام نزد همسرش آمد، کودکش را در دامن همسرش دید، با همسر وداع کرد، کودک دست به دامن موسی علیه‌السلام زد و گریه کرد، دل موسی علیه‌السلام از گریه کودکش سوخت و گریه کرد.

خداوند به موسی علیه‌السلام وحی کرد: «ای موسی! تو به درگاه ما می‌آیی، این‌گریه و زاریت چیست؟»

موسی علیه‌السلام عرض کرد: «دلم به حال کودکانم می‌سوزد.»

خداوند فرمود: «ای موسی! دل از آنها بکن، من از آنها نگهداری می‌کنم و آنها را در آغوش محبتم می‌پرورانم.»

دل موسی علیه‌السلام آرام گرفت. و به عزرائیل گفت: جانم را از کدام عضو می‌گیری؟

عزرائیل: از دهانت.

موسی: آیا از دهانی که بی‌واسطه با خدا سخن گفته است جانم را می‌گیری؟

عزرائیل: از دستت.

موسی: آیا از دستی که الواح تورات را گرفته است؟



 ؟


عزرائیل نارنجی خوشبو به موسی علیه‌السلام داد، موسی علیه‌السلام آن را بو کرد و جان سپرد. فرشتگان به موسی علیه‌السلام گفتند: یا اهون الانبیاء موتا کیف وجدت الموت؛ ای کسی که در میان پیامبران، از همه راحت‌تر مردی، مرگ را چگونه یافتی؟» موسی علیه‌السلام گفت: کشاة تسلخ و هی حیة؛ مرگ را مانند گوسفندی که زنده پوستش را بکنند، یافتم.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

 ؟ عزرائیل نارنجی خوشبو به موسی علیه‌السلام داد، موسی علیه‌السلام آن را بو کرد و جان ...

مرگ خیلی سخته حالافک کن بخوای خودکشی کنی بهتر نیستزندگی کنی؟زندگی از مرگ راح ترهزندگی از عذاب روح سرگردان بعد مرگ راح تره

2731

یاحسین اون که پیامبر بود حس کرد پوستشو کندن،خدا به دادما برسه😥😢

یکی گفت چرا خدا رو دوست داری🤔 گفتم تو عاشق کسی که هر لحظه میتونه مچت و بگیره ولی به جاش دستتو میگیره 
2740

حضرت موسی مگه چن سالش بوده موقع مرگ که بچه کوچیک داشته زمان مرگش؟؟

خیلی دلم گرفته از خیلیا،انقد دوس دارم منم مث بقیه امضاهای فلسفی و شعرمعر بزارم حافظم یاری نمیکنه برا تقویت حافظه چیزی میدونین بگین براتون صلوات بفرستم😊😊

مرگ سخته این داستان حقیقته چقدر بده بعضیاتون ازخودتون حرف در میارید؟ کدومتون مرگ رو تجربه کردید میگین راحته؟ کیگفته بعدش راحته؟؟؟ اگ خودکشی کنن روحشون سر گردان میشه اصلا اگ ب اینم اعتقاد ندارید دیدیمو نمردید و رفتید کما چی؟ اون موقع روحتون سرگردون میشه نمیشه ؟

این حرفها باعث میشه آدم از مرگ وحشت  داشته باشه و بیشتر دلبسته دنیا بشه،چرا وقتی از چیزی مطمئن نیستی اون مطلب و نشر میدی😕

چه کسی میداند؟   که تو در پیله تنهایی خود، تنهایی؟                 که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟                                                     پیله ات را بگشا،                                                                  تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایی ....💗
این داستان ها برای ترسوندن مردم هست که بتونن خوب سوار ملت بشن و کنترلشون کنن.

اقا این داستان کلا ملتو از زندگی ورحمت خدا ناامیدمیکنه،مثلا ادم پیش خودش میگه اونکه پبامبریه ملت بودو گناهاش خیلی کمتر ازمن بود حس پوست کندن وداشت وای به حال من که اینهمه گناهکار ترم،پس من که میدونم اخرش چه خوب یابد بد وسخت جون میدم،پس همون بهتر که گناه کنم 

یکی گفت چرا خدا رو دوست داری🤔 گفتم تو عاشق کسی که هر لحظه میتونه مچت و بگیره ولی به جاش دستتو میگیره 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز