2777
2789

مادرم خیلی پسر دوسته و عروس دوسته ،،،،خیلی!!!!خونه و باغ و پول و اختیار و همه چی رو داده دست پسرهاش و عروساش،و دختر رو غریبه میدونن،،،یه جوری شده که خونه پدرم هم میریم احساس میکنم زن داداشام اختیار دارن و من خودم رو غریبه می‌دونم ،،،،


،،خلاصه خیلی کارا که گفتنش طولانی میشه باعث شده دلم بشکنه و سرد بشم ((نمی‌دونم براتون پیش اومده یا نه که چقدر تبعیض سخته و بده))


بخاطر همین رفتاراش چندساله که رفت و آمدم رو کم کردم ،،و تا یکی دوماه یه بار دعوت نکنن پام رو خونش نمیزارم و خیلی سرد رفتار میکنم با مادرم


ادامه اش رو لطفا بخونید بعد نظر بدین 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مثل مادر پدر من

مخصوووووصا بابام روانیه عروساشه

کلا پسر و عروسو میخوان فقط


بغیر تاپیک ماه پیشونی، کسی منو ریپلایی نکنه لطفا، دلم میخاد نظرمو تو تاپیکا بدم، دلم نمیخاد نظراتتونو بکنید تو حلق من

حالا مادر شما بین دختر و پسر فرق میذاره. ..مامان من فقط خواهر بزرگ م رو میشناسه. ..من رو آدم حساب نمیکنه...از تبعیض بگم مخت سوت میکشه...ببخش بذار خدا بهت لطف و رحمت داشته باشه...دلت رو پر کینه نکن...

♡مهربونم میشه یه صلوات مهمونم کنی♡🌹 لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ🌹

مادربزرگ من کل دارایی اش را بخشید به پسرهاش،چقدر جاهل اند حالم به هم میخوره از این طرز فکر

یا امام حسین سه سال بود این موقعها کارهام را میکردم واسه سفر به بهترین نقطه دنیا،چه سخته که امسال اربعین ندارم،تو را به سه ساله ات قسم میدم برام پدری کنی و از خدا بخوای بهم یه بچه صالح و سالم بده و سال دیگه بیارمش پابوست،اگه امضام را خوندید دعام کنید🥺🥺

حالا بعد چندوقت به اتفاقاتی پیش اومد که عروس هامون به مادرم بی احترامی کردن،،،،،و برادرهام هم کار ندارن و اهمیت نمیدن 


حالا مادرم خیلی ناراحته و چون داییم هم فوت کرده یه جوری افسرده شده ،،،و گاهی اوقات تو خونه گریه می‌کنه که من بی کسم و من رو بچه هام آدم حساب نمیکنن و عروس هام بهم بی احترامی میکنن و من بیچاره ام و فلان و پسرام از ترس عروسام بهم محل نمیزارن و فلان


داداش کوچیکم میگه گاهی اوقات تو خونه گریه می‌کنه و این حرفارو میگه 


من دلم آتیش میگیره ولی هرکاری میکنم نمیتونم ببخشمش،،،و برام مثل به غریبه شده ،،،،من خودم تنهایی کم زجر نکشیدم ،،کم حسرت نخوردم 

حالا بعد چندوقت به اتفاقاتی پیش اومد که عروس هامون به مادرم بی احترامی کردن،،،،،و برادرهام هم کار ند ...

من بودم تا خودش نمی اومد سراغم  پا پیش نمیزاشتم

چقدر مادر بودن بده حتی نمی تونی آرزوی مرگ کنی،، یه صلوات مهمونم کنید

نمیدونم چرا باید حتما یه بلایی سرشون بیاد و بفهمن دختر با پسر فرقی نداره 

مادر منم پشت برادرم بود تا جایی که برا اموال تقسیم کردن سرم رو کلاه گذاشتن البته مقصر اصلی خودمم ولی باز فکرش رو میکنم میگم اگه کوتاه نمیومدن هیچی بهم نمیرسید اینم بگم اموال پدر من سند دستی داشت و تمامش پیش مادرم بود  که خوب طبیعتا کاری نمیتونستم بکنم 

تا الان که داداشم و زنداداشم مادرم رو بلانصبت گوه کردن تازه فهمیده چیکار کرده

😍خدا روزی رسان شکست ناپذیر من است و هم اکنون مبالغ هنگفت پول در پناه لطف الهی و به شیوه هایی عالی به من میرسد😍😍😍😍😍😍😍  گاهی هیچکسی رو نداشته باشی بهتره !!!  باور کن بعضیا تنهاترت میکنن 🌹🌹🌹    
بله ما هم کشیدیم این طعم تفاوت رو بهشونم که بگی اصلا قبول ندارن که فرق میزارن. ولی چه میشه کرد پدر و ...

مامان منم میشنه میگه فلانی فرق میزاره بین بچه هاش

ولی فرق گذاشتن خودشو نمیبینه

بغیر تاپیک ماه پیشونی، کسی منو ریپلایی نکنه لطفا، دلم میخاد نظرمو تو تاپیکا بدم، دلم نمیخاد نظراتتونو بکنید تو حلق من
حالا بعد چندوقت به اتفاقاتی پیش اومد که عروس هامون به مادرم بی احترامی کردن،،،،،و برادرهام هم کار ند ...

بچه ها توروخدا نظر بدین برام مهمه 


لطفااااااااااا


بنطرتون شما بودین این مادر رو میبخشیدین یا نه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز