خواهر من طلا داشت کادو های عروسی اش همه اش روی میز بود تو یک صندوق
بعد یهو گردنبند ای که مامانم بهش داده بود و عتیقه بود واقعا یادگار عروسی مامان خودم بود به خواهرم عروسیش کادو داده بود گم شد
منکه همیشه به دامادمان شک دارم اخه چرا هیچی گم نشد فقط یادگار مادر من گم شد