دلم برات تنگ شده بی بی
الان یک ساله که دیگه نیستی اما من شماره تو از رو گوشیم پاک نکردم
دیگه نیستی برات تلفن کنم و تو از اونور گوشی قربون صدقه من و بچه هام بری
هنوز پسرم با گریه بهم میگه مامان من دلم برای بی بی تنگ شده و من فقط میتونم اشکاشو پاک کنم
بی بی دلم برای دستای مهربونت تنگ شده برای قد خمیده ات تنگ شده
کاش بودی و وقتی دلم میگرفت میومد خونه ات تو برام از قدیما میگفتی
یادته همیشه نگران پسر کوچیکم بودی الان بزرگ شده ولی تورو یادش نیست تو زود رفتی
یادته اسمش برات سخت بود و اونو مونس دلم صدا میزدی
بی بی جونم خیلی دلم تنگه
زمین گرد است جایی که به نظر پایان میرسد شاید نقطه ای برای شروع باشد