2777
2789

ما کلا خیلی اختلاف داریم اولا سر پوشش من گیر میداد بعد اجبارا تغییرش دادم بعدم که از اول سر خانوادش همششش میگه با خواهرام باید صمیمی باشی رفت و امدم قطع شده باهاشون (درحالیکه ما دیگه کم کم هر دو سه ماه میریم باغ خواهرش اونا هم هستن)4ماه پیش دیگه خواستیم جدا بشیم که مجدد برگشتم سرزندگی بعد اون خواهراش باهام حرف نزدن ولی شوهرم که اومد خونه مادرم همه باهاش عادی رفتار کردن حالا ....

پنج شنبه برادر زادم بدنیا اومد اولا یه تماس با برادرم نگرفته تبریک بگه حداقل بعدم گفتم من میخوام دوشنبه برم شهرستان خونه مادرم  هم برادر زادمو ببینم هم چهارشنبه نوبت دکتر دارم توام میایی گفت نه گفتم  برای دیدنیش هم پول میخوام گفت چقدر گفتم نمیدونم هرچقدر میتونی دیگه کم کم گفت که اره انگار ما به زور باهمیم و من همه چیو رها کردم و بحث خانوادشو کشوند وسط گفت و کفت منم گفتم اره درکت میکنم خب دعوتشون کن گفت نهههه دیگه من و خانوادم ساختارمون اینشکلی نیست تو باید خودت یکاری کنی گفتم چطور اومدی خونه مادرم کسی بات بی محلی نکرد همه عادی بودن چون من خواستم گفت دیگه سیستم شما اینطوریه 

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

گفتم منم مثل خودت خواسته همونطور که تو میخوایی مثل گذشته باشی منم میخوام همه چیم مثل گذشته باشه از پوشش و رفت و امدم با خانوادم گفت شرمنده پوششت همینه منم ناراحت شدم گفتم منم شرمنده نمیتونم هروز زنگ بزنم خواهرات و.....

دیگه گفت منکه میدونم از الکی میگی باشه بریمو بیاییم که میخوایی بری شهرستان کادو ببری من یقرونم ندارم بدم 

باز دیشب بهش گفتم فردا دارم میرم نمیشه دست خالی برم که گفت خب دست پر برو گفتم پول بده گفت میبینی ندارم 5برج کرایه ها عقبه 18میلیون کرایه عقبم گفتم خب اینم جز هزینه هاست دیگه گفت تازه دکترم میخوایی بری اونحا من پولی ندارم بدم(چون بدش میاد ادنجا برم دکتر )گفتم یعنی 50 تومنم نداری پول ویزیت دکتر گفت نه

بعد جالبه تاسوعا عاشورا مجدد میخواد بره باغ خواهرش درحالیکه تا اونجا فقط 50 کیلومتر با شهرستان ما فرق داره اونجا میره ولی خونه مادرم نمیاد پولم نمیده

پنج شنبه برادر زادم بدنیا اومد اولا یه تماس با برادرم نگرفته تبریک بگه حداقل بعدم گفتم من میخوام دوش ...

فقط این اومد به ذهنم 

اقایون اینمدلی نیستن که زنگ بزنن به اینو اون تبریک عروسی و بچه دار شدن و تولد بگن خدایی کار خاله زنکی هست

بهترین کار نرم برخورد کردنه یجوری میگفتی که شوهرتم همراهت بیاد باهم کادو ببرین 

لجبازی میکنین باهم....اوقاتتونو تلخ نکنین پشت هم باشین زنو شوهرین دشمن که نیستین

خونوادشو دعوت کن خب یه دورهمی ساده و خلوت

فقط این اومد به ذهنم  اقایون اینمدلی نیستن که زنگ بزنن به اینو اون تبریک عروسی و بچه دار شدن و ...

شوهر من هست خواهر زادش زایمان کرد میگفت عکس بفرستین دو روز بعدم رفت دیدنیش 

فقط این اومد به ذهنم  اقایون اینمدلی نیستن که زنگ بزنن به اینو اون تبریک عروسی و بچه دار شدن و ...

دعوت کنم نمیان میخوان دلجویی کنم ازشون تا حالا دوبار شوهرم مجبورم کرده زنگ زدم دلجویی 

شوهر من هست خواهر زادش زایمان کرد میگفت عکس بفرستین دو روز بعدم رفت دیدنیش 

عزیزم من میفهممت ولی شما خودت خواهر زادت برات کلی فرق میکنه تا خواهر زاده شوهرت معلومه که واسه,اون ذووق داری ولی بچه خواهر شوهرت یه بچس مثل بقیه مگه نه؟

خب شوهرتم همینطوره 

دعوت کنم نمیان میخوان دلجویی کنم ازشون تا حالا دوبار شوهرم مجبورم کرده زنگ زدم دلجویی 

ای بابا این دیگه خییلی زوره

شوهرتم باید کوتاه بیاد دیگه دلجویی از خونوادش,چه صیغه ایه

ای بابا این دیگه خییلی زوره شوهرتم باید کوتاه بیاد دیگه دلجویی از خونوادش,چه صیغه ایه

مشکل منم همینه بسیار پر توقع هستن الانم من زنگ بزنم یا جوابمو نمیدن یا بدن سرسنگینن 

یری قبل که مجبورم کرد بزنگم خواهر بزرگش جواب تلفنمو نداد

کاش برنمیگشتی اخه این چه شوهریه تازع میخوای ازش بچه دار هم شی جل الخالق

خانومی که دنبال آتو گرفتن از دیگرانی قابل توجه شما منظورم از کرم،کرم صورته .اندکی تفکر .مثبت اندیش باشیم خخخ
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز