خدایی نترکونین سواله خب

یعنی با این عنوانت هرچی ب ذهنم رسید ب جز این . 🤣🤣🤣 استغفرلله

به خاطر دخالت حسادت 

منم

چون مادرشوهرا نمیخان قبول کنن پسرشون عاشق همسرشه. البته همه اینجوری نیستن

چون حسودن ،،، زنی که از طرف شوهرش محبت نبینه به پسرش وابسته میشه ،، تازه مادر شوهر + خواهر شوهر 

من پنج ساله با عشقمم مادرش می دونست اما به رومون نمی آورد فامیلیم الان که پسرش استخدام شده گفته باید جدا شید 😐

تو دلم گفتم خوبه پسرش دکتر مهندس نشده 😐

جالب اینه هم خودم هم خانوادم از همه لحاظ ازشون سر تریم😐

هر دو سیاست ندارن ولی من ی چیزی یادت میده که مشکل پیدا نکنی.. تا دعوتت نکردن نرو اکر دعوت نمیکنند هفتگی فقط سر بزن در حد ده دقیقه دست خالی هم نرو شام نهار اینام  واینساا زیاد صمیمی نشو دختر خاله نشو باهاشون مهربون باش ولی با سیاست باش....اینا که میبینی جنگ دارن زیادی رو دادن هی رفتن اومدن  زیادی باهم صمیمی شدن از طرفز قبل ازدواج نگاه کن ببین پسرا گوشی هست یا نه اکر بود دورش خط بکش بدو سراغ کیس بعدی واسه ازدواج ... اخلاقای خیلی هام هست بده مثلا حسادت الکی دارن ولی با همون مورد اول رفت اند حساب شده اینام اتفاق نمیفته مگه اینکه اتقدر طرف حسود باشه که تو خونشون چشم دیدن طرفو نداشته باشه

بخاطر اینکه بعضیها دوس دارن فقططط شوهرشون اونارو دوست داشته و قبول داشته باشه؛ یه کم هوای مادرشونو داشته باشن زنها دق میکنن البته بازم میگم بعضیا#  

و بالعکس بعضی خانمها فکر میکنن عروسشون یا زنداداششون ؛ داداش یا پسرشونو ازشون دور کرده؛ پسرها که متاهل میشن اکثرشون درگیر زن و زندگی میشن و اون توجه قبل ازدواج رو نسبت به خواهرمادرشون شاید نداشته باشن دیگه؛ و یا وقتشو ندارن

و این سوءتفاهم پیش میاد که اره عروس از عمد پسرو دور کرده

حالا این بین واقعا عروس و مادرشوهر بدجنس هم وجود داره بعضا که کلا کرم دارن و بحثشون جداست باید برن درمان بشن😐

ببین دوست من عروس مادرشوهر معنی نداره برا من یکی چون یه دونه عروس دارم خیلی هم دوستش دارم دوتا دخترم دارم هرچی برا دخترام میخرم برا عروسمم میخرم ،حتی یه چیزی بخورم عروسم نباشه براش میزارم یخچال هم اومد خونم میگم مامان ما اینو خوردیم تونبودی برات نگه داشتم برو بردار اواعل یکم خودشو میگرفت دید نه من ودخترام مثل دوستیم باهاش اونم دیگه همینطور شد خیلی مهربون ودوست داشتنی،خدا شاهده هرچی بخره زوق میکنم وتبریک میگم،،تاپیکت یعنی چی ،،چرا فکر میکنی مادرشوهر با عروس نسازن ،چرا

خاله عروس شما شانس داره ،، همه که مثل شما نیستن

من و عشقم پنج سال با همیم مادرش می دونست اما به رومون نمی آورد ، الان که من این همه پشت پسرش بودم تو هر شرایطی و پسرش استخدام شده ، مادرش میگه باید جدا شید ,, این حقه؟؟

در حالی که حتی از لحاظ خانوادگی ی سری مشکلات دارن اما من قبول کردم و هیچ وقت به روی پسره نیاوردم 

به نظر شما علت حرف مادرش چیه ؟

به پسرش گفته خوب با همید و محل به کسی نمی زارید هر کس جز این و...

در حالی که اگه من نبودم بخدا پسرش آلان اینجا نبود 

میشه راهنمایی کنید هدفش چیه 

این سوالو از مادره بطور منطقی بپرس ،بگو اگه واقعا دلیل قانع کننده داری باشه جدا میشم وگرنه جدا نمیشم ،چون حقم نیست ،،پسرش چی میگه 

دلم نمی‌خواد با مادرش حرف بزنم رومون تو هم باز شه 

پسره میگه به حرفشون گوش نده تو منو داری 

خوب پس اگه واقعا پسره باهاته میخادت حرف مادرشو اهمیت نده مهم نامزدته که میخادت ،،مادرم وقتی ببینه باهم خوبین اونم راضی میشه،،من مادرم میدونم مادرا از شادی بچهاشون ورضایت زندگیشون خوشحالن ،ب هیچی جز خشبختی بچهاشون فکر نمیکنن ،،،من خودم وقتی میبینم عروسم با پسرم خوبن قند تودلم اب میشه کیف میکنم ازاین ارتباطشون دعا میکنم مادر انشالا همیشع باهم خوب باشین منم خوشحالم