اینکه تا یه پسر پولدار عاشقش شد،دیگه همه رو یادش رفت
ترم اول ک داشتیم واس کاراموزی گروهبندی میکردیم اولین دوست دانشگاهیم به اون پسری ک ازم خاست برم تو گروهشون کلی چرتو پرت گفت درموردم اخرم خودش رفت بجام تو اون گروه
😑
بچه خودشو ميبرد بالا بچه منو كوچيك ميكرد منم اعتمااد به نفس بچم واسم مهم بود گفتم اينجور ميخواد اعتماد بهرنفس و عزت نفس بچمو بگيره كات و تمام
من با دوس پسرم حرف میزدم همش میومد پارازیت میپروند عیب منو میگف😒هی میخاس منو بکشونه پایین😑مثلا من قبلا تپلی بودم با خنده بهش میگف این دختره پنگوئن تپلی منه اذیتش نکن😒😒😒قشنگ خوردت میکرد ولی با شوخی فک میکرد بقیه خرن ندیدبدید
هر عکسی براش میفرستادم هی میگفت خوششششبحااااالتتتت باهمین لحن منم خیلی بدم میومد از این رفتارش😐
صبحش خونه ی ما صبحانشو خورد بهش کادوی تولدش دادم
بعد سر ظهر گفت برم یه سر به مدرسه بزنم
خیلی شیک مجلسی رفت زیر آب خودمو پسرمو زد
بعد که به روش آوردم آنقدر تو خیابون جیغ جیغ کرد آبرومو برد
۱۰سال هم دوست بودیم
الان فکر میکنم شاید مشکلات دیگه ای هم که برام پیش اومد اون به وجود اورد
دخالت توی همه چی و رعایت نکردن حد و مرز های من
یهو گم و گور میشن انگار انگار..
ازم خواست یه کاری و رایگان براش انجام بدم .منم گفتم رفیقمه انجام دادم کامل .بعدا فهمیدم خودش از طرف مقابل پول گرفته
بهش زنگ میزنم کار داره میگه خودم زنگ میزنم
میمیرم از انتظار چن ماه میگذره نمیزنه
همش از دوست پسرم تعریف میکرد. یه بار خیلی جدی و با بغض گفت من خیلی دوسش دارم تو قدرشو نمیدونی 😑
یکی از دوستام برای تولد دوست دیگمون کادو داد بعد وقتی تولد اون دوستم شد همون کادویی که براش خریده بود رو دوباره برای خودش اورد🙄🤐
