2737
2739
عنوان

تجربیات اسباب کشییتونو بگید

| مشاهده متن کامل بحث + 579 بازدید | 61 پست

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

حتما یخچال و ماشین لباسشویی رو بزار تو کارتون

گرگ هر شب به شکار میرفت و بی آنکه چیزی شکار کند باز میگشت...شبی گرگ را ناراحت دیدم...با لاشه یک آهو در دهان به گله آمد!گرگ های گله شاد از این شکار او...پرسیدند چرا ناراحتی گرگ؟!!گفت:شبی در سیاهی بیابان چشمانش را دیدم؛دلم را ربود!هر شب به خواست پایم که نه به خواست دلم میرفتم تا تماشایش کنم...امشب محو تماشایش بودم که شنیدم صدای سگان ولگرد را؛دویدم...پریدم...زیر گلویش را گرفتم و دریدمش!!آنچنان دوستش داشتم که نمیخواستم ”سهم دلم”نصیب”سگان ولگرد”شود...
2731

قبلش مطمئن بشو کارتن ها چسبش درسته زیر کارتن هاتو محکم کاری کن با چسب ۵ سانتی بعدم که داخلش رو پر کردی بازم چسب بزن تا جایی که میتونی همه چیز رو کارتن پیچ کن مطمئن تره و اینکه سنگین نکن که راحت بتونن جابه جا شون کنن

من چندين بار اسباب كشي كردم خسته هم نشدم چون كارام رو برنامه بود 

١)برو خونه جديد رو تميز كن .گرد گيري ،كابينت ها رو تميز كن ،دستمال كشي درب ها و كمد ديواري،كف رو تي بزن سرويس ها رو با جوهر نمك و من ضدعفوني كن 

٢) پرده هاي خونه جديد رو بزن 


٣روزي كه اسباب ميبري كمد ديواري كه تميزه سريع رختخواب ها رو بچين و لباسها رو اويزون كن 

شوهرتم تخت رو ببنده 

٤)مبل ها وو سريع سر حاش بزار و فرشتو پهن كن روشم بنداز كه كثيف نشه 

٥)ميمونه اشپزخونه 

اول وسايل بزرگو جابه جا كنيد كه زود جمع بشه 

من این کار خیلی بدردم خورد کارتون های وسایل هراتاق رو یک شماره بزرگ میزدم مثلا آشپزخونه یک پذیرایی دو .... موقع آوردن سریع شماره رو میدیدم میگفتم ببرن توجاش... موقع چیدن قاطی پاتی نمیشد تو اون شلوغی...

بچه ها رعایت مسائل کرونا توی اسباب کشی هم اگر تجربه ای دارید بگید 

منم باید جابجا میشدم که بخاطر کرونا نشدم ولی دیگه داره تحملم تموم میشه 

راهکار های وسواس طوری بدید

از خیلی هاتون متنفرم ولی یادم نمی‌مونه که کدومتون اینقدر غیر قابل تحمل بودید! پس اگر جای دیگه ای و‌ توی تاپیک دیگه ای باهاتون صحبت کردم بگذارید به حساب بی توجهی و نه اینکه شما خوبی !!!
2738

وسایلات که گذاشتی تو کارتن با چسب پهن در کارتن ببند که باز نشه، همه چیتو بسته بندی کن تا آسیب نبینه، دور مبل و میز عسلیات با سلفون مخصوص مبل خوب کاور کن، سلفون مخصوص مبل دیجی کالا داره، مواد غذاییتو همون ساعت آخر از فریزر در بیار، زیاد به کارگرا نگو که اینو اینجا بزار اونو اونجا، چون من همینکارو کردم کارگر خسته شده بود، یهویی افتاد روی تخته تختخواب و شکست 

حتما یخچال و ماشین لباسشویی رو بزار تو کارتون

آخه از کجا کارتون پیدا کنم موقع چیدن جهازم همرو ریختن دور

خدایا ما رو گرفتار مردم بد ذات بیمارستان و دادگاه نکن.  آمین🙇

شکستنی ها همه روزنامه پیچ..یا با چسب،پهن همه روی هم محکم فیکس،کن وایسه..رختخوابا همه توی یه ملحفه بپیچ کامل.بپوشش چون.میخان بزارن کف کامیون..نونباشه ترجیحا..گثیف،شد حیفت نیاد یه چادرکهنه مثلا..تلویزیون.و لوازم برقیات خودت با سواری،ببر اگه میشه..اگرم نه بزار کارتونش..فرشاتو لول که کردی یا دورش چسب،بزن یا با روسری ببند..فلاسک چای یا شربت داشته باش وچندتا لیوان دم دستت..غذا هم بپز ترجیحا موقع جابجایی راحت باشی حداقل تا2وعده..فریزت خالی کن بده اقوام تا جا بجابشی،بعد بزنی به برق،یخچالتو..بقیشم بلدی دیگه صیفی،جات تو.توی،پلاستیک.میبندی(سیب،زمینی پیاز،یا هرچی)طلااگه داری،اول از،همه جمع کن یا بنداز،گردنت..بچه کوچیک داری،بسپاربه خواهری مادری..چیزدیگه نمیاد به ذهنم

الهی و ربی من لی غیرک
آخه از کجا کارتون پیدا کنم موقع چیدن جهازم همرو ریختن دور

نه اتفاقا از توی کارتون سُر می خورده 

بدون کارتون جابجا میکنن

اون بسته بندی اولیه تسمه های سفت و مطمئن داره 

از خیلی هاتون متنفرم ولی یادم نمی‌مونه که کدومتون اینقدر غیر قابل تحمل بودید! پس اگر جای دیگه ای و‌ توی تاپیک دیگه ای باهاتون صحبت کردم بگذارید به حساب بی توجهی و نه اینکه شما خوبی !!!
من این کار خیلی بدردم خورد کارتون های وسایل هراتاق رو یک شماره بزرگ میزدم مثلا آشپزخونه یک پذیرایی د ...

عالیه خیلی پیشنهاد خوبی بود

خدایا ما رو گرفتار مردم بد ذات بیمارستان و دادگاه نکن.  آمین🙇
من به خانواده هامون گفتم، مادرشوهرم اینا اومدن زیر دست و پای ما الکی . کارمونو سخت کردن. اطهار نطر ا ...


واااااای مث من خواهرشوهرم ی ماه قبلش اومد خیلی کمکم کرد ولی بحدی بچش اذیتم کرد ک شوهرمو نفرین میکردم ک چرا گفتی بیان حاضر بودم تنهایی بزارم رو کولم ببرم ولی برن،تا ده دوازده روزم بعدش موندن😓

گرگ هر شب به شکار میرفت و بی آنکه چیزی شکار کند باز میگشت...شبی گرگ را ناراحت دیدم...با لاشه یک آهو در دهان به گله آمد!گرگ های گله شاد از این شکار او...پرسیدند چرا ناراحتی گرگ؟!!گفت:شبی در سیاهی بیابان چشمانش را دیدم؛دلم را ربود!هر شب به خواست پایم که نه به خواست دلم میرفتم تا تماشایش کنم...امشب محو تماشایش بودم که شنیدم صدای سگان ولگرد را؛دویدم...پریدم...زیر گلویش را گرفتم و دریدمش!!آنچنان دوستش داشتم که نمیخواستم ”سهم دلم”نصیب”سگان ولگرد”شود...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز