یه جاری دارم خیلی حسوده نمیتونه کسیو بالاتر خودش ببینه اهل اینکاراهم هست .دیروز جهازما از خونه پدرم بردیم خونه خودمون. اینم یدفعه ای پاشد اومد مادر شوهرم میگه همش چشمم بهش بود یچیزی یجا خونت نزاره میگه اونم مدام نگا من میکرد. تا اینکه یکاره یه ظرف اسپند آورده بود دنبالش پاشد گفت اسپند دود کنم و دود کرد و دور خونه چرخوند.مامانمم رفت سر ظرفش یدفعه ای ظرفو از مامانم گرفت. مادرشوهرم صبح زنگم زده میگه همش استرس دارم دیشب تاحالا میگم نکنه چیزی قاطی اسپندا ریخته باشه و آتیش کرده و بخواد زندگیتونا خراب کنه
آخه هم جهاز من بهتر اونه هم خونه ای که شوهرم گرفته هم بزرگه هم بالاشهرمونه میگم یوقت از زور دلش یه کاری نکنه
حالا بنظرتون یعنی سحر و جادو کرده؟