2733
2734

بگو

وزن شروع:70/800،وزن اولیه:68،وزن جدید:61/400،وزن 99/2/28: 61،وزن 99/3/11: 60/700،وزن 99/4/8: 58/500،وزن 99/5/5: 57/300،وزن هدف: به هدفم رسیییییییییدم.💪💪💪💪.خواستن توانستن است💪💪💪💪*با تشکر فراوان از الهه جون و سرگروه های عزیز😍😍😍


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

یکی از فامیلامون برادرش فوت کرده بود

خانمه خیلی داغ بود برای برادرش

توی مجلس بلند بلند میگفت آخه چی بگم. از خوبیایی که برادرم(بعد دماغشو میکشید بالا و مکث میکرد)کرد بهم. 


خب عزیزم جمله رو پشت سر هم بگو

یعنی چی برادرم کرد بهم🤣

کاربر قدیمی هستم. اولین کاربریم سال ۸۹ بود که ترکید

داییم فوت شده بود ،دخترخالم حسی شده بود با پا رفت تو در یخچال گریه میکرد دایی کجایی ، یخچال غر شد مادربزرگم با جارو افتاد دنبالش وسط ختم میگفت یخچالمو غر کردی چه مرگته  

یکی دیگه از آشناهامون مزرعه داشتن

گندم و جو و این چیزا میکاشتن

فوت کرد

روز مراسم یه نفر وارد شد که اصطبل داشت

گویا از این بنده ی خدا علوفه میخرید

یکدفعه دخترش با جیغ و گریه گفت  عمووووو دیدی بابام میخواست برات یونجه بیاره

اون بیچاره هم سرخ شد رفت یه گوشه نشست😂

کاربر قدیمی هستم. اولین کاربریم سال ۸۹ بود که ترکید
2740
یه سری تو عروسی یه حاج آقای 70 ساله که از قضا آلزایمر داشت اومد سمت خانوما از یه سمت گرفت همه رو بغل ...


برای مراسم بابابزرگ منم همین طور بود ، ی پیرمرده اومده بود نشست تو مجلس میگفتن این عموی مامان بزرگمه ، یعنی منتظر ی فرصت برای شکار بود نامرد هرکی رو رد میشد میبوسید یعنی ی رعب و وحشتی بود اون روز ، من که رفتم از جلوش رد شد باهاشم چشم تو چشم شدم و زود در رفتم بنده خدا حصرت به دل موند    

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687