حرفتون درسته من اصلا قصد دخالت توی مسئله قهر نداشتم فقط هدفم یه توضیح بود که بگم شوهرم برای داداشش خودشو میکشه اما داداشش حتی به خانواده عموش که با هم قهرن بیشتر اهمیت میده تا شوهر من ولی بقول دوستمون من بد نوشتم و باعث شد بد برداشت بشه
ببخشید ولی هیچ کدومش به شما ربط نداشت تمرکزتو بذار رو رابطه خودت وشوهرت
شما مشكل ارتباطي داري به مشاور مراجعه كن اگر نه زندگيت به مشكل مي خورد
والا من هفت تا عمو دارم چهار تا عمه. این قدر هم همیشه بینشون بحث و دعواست. اگه میخواستم هر سری ازشون متنفر شم، اصلا دیگه خانواده معنایی نداشت. هیچ وقت توی بحثاشون ما نوه ها دخالت نمی‌کنیم و دخالتمون نمیدن اصلا. به شما هم ربطی نداره ارتباط برادرشوهرت با خانواده اش
حرفتون درسته من اصلا قصد دخالت توی مسئله قهر نداشتم فقط هدفم یه توضیح بود که بگم شوهرم برای داداشش خودشو میکشه اما داداشش حتی به خانواده عموش که با هم قهرن بیشتر اهمیت میده تا شوهر من ولی بقول دوستمون من بد نوشتم و باعث شد بد برداشت بشه
سرت کاملا به زندگی خودت باشه و اصلا کاری به روابط دیگران نداشته باش. سعی کن از ادبیات بهتری درباره اطرافیانت استفاده کنی چون هرچی بدی بگی درنهایت بخاطر استفاده از کلمات بد و کینه توزانه ، خودت مقصر شناخته میشی مثل همین تاپیک.
شما نامزدی و هنوز باید خیلی بگذره تا بتونی روی همسرت تسلط داشته باشی ، زمان که بگذره بیشتر قلق شوهرت رو به دست میاری و متوجهش میکنی که داره اشتباه میکنه
بله حرفاتون کاملا درسته اما من اصلا قصد دخالت توی مسئله قهر نداشتم فقط هدفم یه توضیح بود که بگم شوهرم برای داداشش خودشو میکشه اما داداشش حتی به خانواده عموش که با هم قهرن بیشتر اهمیت میده تا شوهر من ولی بقول دوستمون من بد نوشتم و باعث شد بد برداشت بشه درمورد ادبیاتم راستش وقتی داشتم تاپیک میزدم به حدی عصبی بودم و فشار بهم اومد نزدیک بود سکته کنم واقعا کنترل نداشتم وگرنه هرگز درواقعیت اینجوری نیستم.. اخه شما نمیدونید چه بلاهایی سر شوهر من اورده و صداش درنیومده😔😔
اخه عزیزم بازم شماچیکار داری شوهرت خودش میدونه و روابطش میخواد ببخشه میخواد قهرکنه اصلا دخالت نکن خودتو بکش کنار هروقت هرجا گفت بریم برو باهرکی هم قهربود شماهم کاری نداری که فامیل شوهر هرجور خود شوهربخواد باید باهاشون باشی فقط همین که حق شمارو نده بهشون کافیه دلش میخواد داداشش بهش توهین کنه هربلایی سرش بیاره بالاخره خودش میفهمه اصلا نصیحتم نکن که هرچی بینشون بشه میندازه گردن شما بی تفاوت باش بهشون که بتونی آرامش داشته باشی و راحت زندگی کنی
فهمیدم که عصبانی هستی و اینجوری نوشتی چون بعدا کامنتهاتو خوندم عزیزم
زندگی همیشه بالا پایین داره و تو باید انقدر قوی و با سیاست باشی که بتونی همسرت رو در طی زمان اگاه کنی
از بدی های برادرشوهرت پیش شوهرت نگو چون علیه خودت موضع میگیره . کم کم و دونه دونه و با ارامش بهش تذکر بده
یهو همه رو باهم نگو. باید صبور باشی تا این وابستگی کورکورانه شوهرت رو کم کنی
زمان بده
مشكل ارتباطي يعني شما حساسيت بيش از حد در روابط بين فردي داريد مطالعتون را زياد كنيد روي خودتون كار كنيد اعتماد به نفستون كمه وفكر مي كنيد بايد روابط را مديريت كنيد و گرن بايد مشاوربرويد
وقتی اون تو بارداری ک همینجورم حساسی سر مسئله ای خودش قبلا همه جوره موافق بوده و رفته و اومده و همه کار کرده و از فایم کرده و محلت نداده و ادم حسابت نکرده
بعد الان نظرش عوض شده میگه تو هم نرو
و هزار تا تیکه رو علنا بهت میندازه جوری ک خوده داداششم متوجه میشه چرا نباید با سیاست رفتار کنم؟؟
اگ بی سیاست رفتار کنم هر روز یا با خودش باید دعوا بگیرم یا شوهرم
بعضیا خودخواهند خیلی
وگرنه من عین خواهرم باهاش رفتار میکنم
ولی اون اخلاق بدی ک داره میگه همه باید رو عقاید من رفتار کنن
من بینشونو عزیزم بهم نمیزنم
اون ادمیه ک میگه همه باید رو عقاید من باشن
تا زمانی ک رو عقایدش باشی باهات خوبه
خدا نکنه بگه با فلانی نرو و بری تیکه میندازه و فلان
منم خب گاهی دوست دارم برم جاهایی و با افرادی
منم با سیاست حالی شوهرم میکنم این ک میگه نرو چرا خودش با فلانی میره
چون شوهرم خیلی قبولش داره
