تصمیم گرفتم خودکشی کنم

نه بازم‌نکن تو ببخش تو بخاطر کارایی ک مامانت باهات کرد هم این دنیا و اون دنیارو از خودت نگیر 

پشت خودکشی هیچی نیست باور کن راحت نمیشی 

ادم وقتی بمیره دستش از دنیا کوتاه میشه 

دیگه ادم‌نمیتونه برگرده همه چیو درست کنه 

پس خرابش نکن 

تو میتونی بهترین راه رو برای خودت هموار کنی باور کن میتونی 

اره میشه همیشه تو اوج سختیه ک معجزه میشه تو اوج سختیه ک عیار ادم معلوم‌میشه 

باشه ؟

نکن اینکارو اصن همه چیو فراموش کن انگار ک هیچی نبوده خدا خودش ب همه چی رسیدگی میکنه 

ان مع العسر یسرا

فان مع العسر یسرا

بعد هرسختی قطعا اسونیه 

نگو نه 

روزای خوب میرسه

اللهم عجل لولیک الفرج

هوم حدس میزدم

شوهرت الان خوبه؟خیانت نمیکنه

جهت اطلاع من قبلااا خودکشی کردم خیلی کوچک بودم بدلایلی ناامید بود و تنها... ولی وقتی حالم بد شد منو بردن بیمارستان هیچی متوجه نمیشدم بین خواب و بیداری حالم بد شد شستشو معده دادن. ولی بعدش بیشتر پشیموون شدم بدترین تجربه در زندگیم بود دلم نمیخاد هییچکس تجربه ش کنه حتی اگه نمیره بهش فکرم نکنه

عزیزم این تاپیک مال یکی از کاربراس

مسایی که خودکشی کردن و کسایی که مرگ موقت داشتن به صورت طبیعی تجربیات واقعیشونو نوشتن

بخون 

بعد تصمیم بگیر

اگر تجربه مزگ حقیقی هارو هم حوصله نداری بخونی اون خودکشی هارو بحون حتما

https://www.ninisite.com/discussion/topic/2966111/سلام-ازهمه-دوستای-گلم-که-از-داغ-عزیزشون-دارن-رنج-می?page=1

خیانت نمیکنه ولی من دیگه

دلم باهاش صاف نمیشه هرکاری میکنم

یادم نمیره دلم وبدجوری شکسته سرتاپام وهم

طلابگیره دیگه هیچی مثل سابق نمیشه

ینی فقط بخاطر بچه هات

اینجور اذیت نمیشی

دلیل خیانتش چی بود البته ک توجیهی نداره

من نمیدونم اونجایی که زندگی میکنی چقدر بده

ولی میدونم آدم میتونه تصمیم بگیره با دوتا پاش دیگه جایی نباشه که قبلا بوده

به همین سادگی

بره بیرون

یه شهر دیگه

بره خودشو گم و گور کنه

بره امام زاده ها بخوابه

بره تو سالمندان خدمت کنه

ولی نیاز نیست برای فرار از خونش بمیره

بره و یه مدت به حودش فرصت بده و یه زندگی جدید رو شروع کنه

کافیه پول یک بلیط اتوبوس داشته باشه همین

گفتم خوندم. من لجبازی نبود... 

برنامه شبکه چهار ماه رمضون دیدی؟ زندگی پس از زندگی؟ 

عزیزم خدا بهت احتیار داده

هیچ فامیل نداری؟؟

برو خونه فامیل به مامانت بگو من اینجا نمیمونم بله حق داری میترسی بایدم بترسی

خواستی چند تا دعای محافظت بهت بدم

ولی خدا بهت اجازه نداده حودتو بکشی اینجوری

پس پلیس صد وده واسه چیه

میحونم عزیزم

نه به خاطربچه هام نیست

روزی که میخواستیم بریم محضر

برادرشوهرم زنگ زدبه داییم اونم ازمن

خواهش کردجلوی همه منم نخواستم حرف داییم

زمین بخوره یه فرصت دیگه دادم بهش ولی

الان پشیمونم چون نمیتونم تحملش کنم دختربزرگم

ازدواج کرده پسرمم دیگه ۱۷سالشه خودش میتونه

مواظب خودش باشه دخترکوچیکم ۷سالشه و

حضانتش بامنه مهریم وبخشیدم حضانت دخترم وگرفتم

بابت بچه هام نگرانی ندارم خونواده دامادمم درجریان

هستن ومشکلی نیست منتظرم کرونا تموم بشه

اقدام کنم واسه طلاق

علت خیانتشم که فکرمیکنم واسه تنوع طلبیش

بود چون نه کم گذاشتم براش ونه ازنظر ظاهری

مشکلی دارم