دیقااااااا اکثراااا تلقینه و متاسفانه بعدا ب طرف انگ میچسبونن.
مامان من خیلی ب چش نعتقده و هروقت جاریش میومد ی چیزی حتماااااا میشکست یا ازبین میرفت و...خلاصه ی اتفاقی میوفتاد مامانم میگفت اینا اینجورین اینا اونجورین واس همینه این اتفاقا میوفته.
سااااالها گذشت و ی بار ک مامان اینا خواستن از راه دور بیان خونمون کلاااا چیزای بدی اتفاق میوفتاد و خیلیییی واسم عجیب بود و تا اون چند روز ک از پیشم رفتن همینا ادامه داشت😁😁😁دستگیره یخچالمون شکست شوهرم مریض شد،تصادف کردیم.ساعتمون از کار افتاد
اسیابم واس اولین بار از کار افتاد.
قندونمون شکست ووووو😆😆😆
بعد بهش ک کفتم اینجوری میشه گفتم الان تو بودی میکفتی فلانی اینجوریه اونجوریه.
ولی واقعا بنظرم نمیشه اتفاقای اینجوری رو ب افراد ربط داد.