افتاده گردن من یه غلطی کردیم اومدیم شهرستانمون خانوم نمیادمادرشوهرموببینه منتظره عیدی ببیریم منم دلموصابون زده بودم میاد میمونه باهامون بابرادرشوهرم که نامزدشه اینجاس کمک میکنه چون دست تنهابودم برام سخته براچندنفرغذاوپخت وپزوبشوربساب کنم😩گفتم میادنوبتی غذااینامیپذیم اونم منتظره عیدی ببیریم مادرشوهرانداخته گردن میگه من هرچی میخای بروشهربگیرببریم براش