ده سال پیش بایه پسره هم کلاسیم بود خوشم امد اونم بامن خوب بودوخوشش میومد بعدفهمیدیم آشنای فامیلمونه
مادرش فهمید
پسره بچه ننه بود مادرش که فهمید
جنجال راه انداختزنگ زد بهم وکلی بدوبیراه گفت
دلمو شکست خوردم کرد
من وپسرشو جداکرد
حالا بعد ده سال پیغام دادن سراغ منو میگیرن که بیان خواستگاری
هنوز پسره رو دوست دارم
ولی بچه ننه بودنش حرفای مادرش که دلمو شکست
ده سال پیش دو دلم کرده
چکارکنم
میگم بزارم بیان خواستگاری مثل حرفای مادرش میزنم خوردشون کنم انتقام بگیرم?
یا انتقام وبی خیال بشم
حتما تا الان بزرگ شده
من بودم قبول نمی کردم اینا نشونس
پسری ک وابسته ب ننش باشه رو نمیشه درست کرد
فقط باید ب ننش احترام بذاری و بسازی
با داعش ازدواج کن ولی با مرد بچه ننه ن
من بدجور کینه‌ای ام. انتقام می‌گیرم😂
۱۰ سال تنها بودی؟ آفرین
از نظر من همين الان جواب منفي بده چرا بزاري بيان بعد بهشون حرف بزني
بنظرمنکه قبول نکن چون تودلت مونده وهی یادت میفته اذیت میشی توزندگی بعدم پسر بچه ننه شدیدا رومخه زندگی باهاش سخته هرچی باشه میگه ننم😑نمونشو دارم آب نمیخوره بدون اجازش
من بودم قبول نمیکردم، اون که اخلاقش درست نمیشه، چه خبره ده سااااال، معلوم نیست چی بوده چیشده یهو فکر کردن تنها راهش ازدواج با شماست، کسیم که دلتو شکسته باز میشکنه
بگو بیان اول عذرخواهی. تا عذرخواهی نکردن ازدواج نکن
چرا دودل؟!!!!
عزیزم دوست داشتن هیچ کجای زندگی به دردت نمیخوره
ولی بچه ننه بودن پسر تا دلت بخواد گند میزنه به زندگیتو آینده ات...مطمئن باش این آدم بدرد نمیخوره کسی که ده سال پیش با حرف مادرش رفته الانم اگه بیاد با یه حرف دیگه راحت میره....
اصن هیچ وقت به آدمی که رفته دو بار فرصت نده...
