ما دوساله باهمیم به قصد ازدواجو تابه خال خاستگاری هم اومده هنوز نشده...فامیلیم ارتباطمونم پیامکیوتلفنی بوده همیشه...هرموقع دلش تنگ میشد میگف بیا دم درتون رد شم ببینمت... اگه حرفای عاشقونش زیادی دوزش بالا میزد زیادیم نه.. یکم... سریع تذکر میدادم.. خودمم خیلی عاشقانه حرف نمیزنم... نه که بلد نباشم نمیخوام گناه باشه... بهم گف میای یه حاقرار بزاریم دلم میخواد ببینمت.. گفتمم نههه نمیدونم درست نیس...گف آخه چه اشکالی داره همه همینجورن.. ولی گف باشه تونمیخوای باشه...جدیدا میگع از این مجازی بودن خسته شدم واقعیتومجازی رو باهم قاطی کردم... ولی حرف رفتن نمیزنه.. بنظرتون زیادی سخت گرفتم؟؟قرار بزارم باهاش؟البته قرارمونم توپارکی جایی
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
تو دوره دوستی حریما رو رعایت کن دوروز دیگه که ازدواج کنی میگه تو اگر با من بودی حتما باهمه بودی ،خلاصه نزار اعتمادش سلب بشه یا بدبین وشکاک بشه،سیاست داشته باش