مادرم خونه پدری مون رو فروخت ودوتا از برادرام خیلی مادرم رو اذیت کردن تو این مدت قبل از اینکه زمان سر رسید چک باشه همش به مادرم زنگ میزدن و پول سهمشون رو می خواستن، مادرمون هم مریضه، خلاصه خیلی از دستشون ناراحت شد،قراربود با سهم دخترا و خودش ویکی از برادرها یه خونه بخرن وتا وقتی مادرم زنده هست اختیار رو بدیم به مادرم....