مادرم خونه پدری مون رو فروخت ودوتا از برادرام خیلی مادرم رو اذیت کردن تو این مدت قبل از اینکه زمان سر رسید چک باشه همش به مادرم زنگ میزدن و پول سهمشون رو می خواستن، مادرمون هم مریضه، خلاصه خیلی از دستشون ناراحت شد،قراربود با سهم دخترا و خودش ویکی از برادرها یه خونه بخرن وتا وقتی مادرم زنده هست اختیار رو بدیم به مادرم....
بعدش مادرم هم چون از دست اون برادرام ناراحت بود گفت دیگه ارث مادری پیش من ندارن سهم هارو به نام بقیه زد ،خواهر وسط هم سهم ش رو برد اما اول قرار نبود ببره وای بعد پشیمان شد وسهمش رو برد
مادرم هم ازدست اون خیلی ناراحت شد وتوسند دیگه از سهم خودش به اون خواهرم هم نداد،اینم بگم خواهرم هم خیلی خوب بودن برامادرم ولی چون پولش رو برد مادرم ناراحت شده، و دیگه بهش سهمی نداده